1. permanent staff
کارمندان دائم
2. a permanent resident of the united states
مقیم دایم در ایالات متحده
3. a permanent wave
فر شش ماهه،فر دائم
4. his permanent dwelling is in kashan
اقامتگاه دایم او در کاشان است.
5. the permanent love of god for mankind
علاقه ی جاویدان خداوند نسبت به انسان ها
6. marriage is a permanent bond
ازدواج رابطه ای است دائمی.
7. he was enrolled as a permanent member of the club
او را به عنوان عضو دایم باشگاه پذیرفتند.
8. He was in a state of permanent depression.
[ترجمه ترگمان]او در وضعیت افسردگی دائمی قرار داشت
[ترجمه گوگل]او در وضعیت افسردگی دائمی بود
9. Don't make a permanent decision for your temporary emotion.
[ترجمه ترگمان]برای احساس موقت خود تصمیم دائمی نگیرید
[ترجمه گوگل]برای احساسات موقتی خود تصمیم دائمی اتخاذ نکنید
10. Heavy drinking can cause permanent damage to the brain.
[ترجمه ترگمان]نوشیدن سنگین می تواند باعث آسیب دائمی به مغز شود
[ترجمه گوگل]نوشیدن های سنگین می تواند موجب آسیب دائمی به مغز شود
11. She is looking for a permanent place to stay.
[ترجمه ترگمان]اون دنبال یه جای دائمی برای موندن میگرده
[ترجمه گوگل]او به دنبال یک مکان دائمی برای اقامت است
12. Any limitation to the king's power could be permanent.
[ترجمه ترگمان]هر محدودیتی برای قدرت پادشاه می تواند دائمی باشد
[ترجمه گوگل]هر محدودیتی برای قدرت پادشاه می تواند دائمی باشد
13. They are now living together on a permanent basis.
[ترجمه ترگمان]آن ها اکنون به طور دائم با هم زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها همواره به صورت دائمی زندگی می کنند
14. They established their permanent abode here.
[ترجمه ترگمان]آن ها اقامت دائم خود را در اینجا برقرار کردند
[ترجمه گوگل]آنها محل اقامت دائمی خود را در اینجا تاسیس کردند
15. He wore a permanent scowl on his face.
[ترجمه ترگمان]اخمی دائمی بر چهره داشت
[ترجمه گوگل]او به صورت دائمی روی صورتش پوشید
16. The gallery hosts various exhibitions and a permanent collection.
[ترجمه ترگمان]این گالری میزبان نمایشگاه ها و مجموعه دائمی است
[ترجمه گوگل]این گالری میزبان نمایشگاه های مختلف و یک مجموعه دائمی است
17. She is looking for permanent employment.
[ترجمه ترگمان]دنبال یه شغل دائمی میگرده
[ترجمه گوگل]او به دنبال استخدام دائمی است
18. He wanted to put their relationship on a permanent footing.
[ترجمه ترگمان]او می خواست رابطه شان را روی یک پایه دائمی بگذارد
[ترجمه گوگل]او می خواست رابطه خود را با یک پایه ثابت برقرار کند