1. workers' median income
میانگین درآمد کارگران
2. a sharks' median fins
باله های میانی کوسه ماهی
3. Median household income fell last year.
[ترجمه ترگمان]متوسط درآمد خانوار در سال گذشته کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]درآمد متوسط خانوار در سال گذشته کاهش یافته است
4. The median age of the group is 4
[ترجمه ترگمان]سن میانه گروه ۴ است
[ترجمه گوگل]سن متوسط گروه 4 است
5. Median and minimum arterial-alveolar oxygen tension ratios for ventilated infants on the first day were significantly lower in the random group.
[ترجمه ترگمان]متوسط و حداقل نسبت کشش اکسیژن alveolar اکسیژن برای کودکان تهویه شده در روز اول به طور قابل توجهی در گروه تصادفی کم تر بود
[ترجمه گوگل]متوسط و کمترین نسبت تنش اکسیژن شریانی-آلوئولار در نوزادان تهویه شده در روز اول در گروه تصادفی به طور معنی داری پایین بود
6. By 199 the median age for women was 25 and for men, 2
[ترجمه ترگمان]سن متوسط برای زنان ۲۵ سال و برای مردان ۲ سال بود
[ترجمه گوگل]در سال 199 متوسط سن برای زنان 25 و برای مردان 2 بود
7. Median white household income is $ 5 82 while black household income is $ 60, 450.
[ترجمه ترگمان]متوسط درآمد خانوار سفید ۵ \/ ۵ دلار است در حالی که درآمد خانوار سیاه ۶۰ دلار است
[ترجمه گوگل]درآمد خانوار سفید خانم متوسط 82 دلار است در حالیکه درآمد خانوار سیاه پوست 60، 450 دلار است
8. There were no significant differences between the median serum IGFBP-1 and insulin concentrations in well grown compared with stunted patients.
[ترجمه ترگمان]تفاوت معنی داری بین the سرم IGFBP - ۱ و غلظت های انسولین در مقایسه با بیماران با رشد نیافته وجود نداشت
[ترجمه گوگل]بین میانگین IGFBP-1 سرم و غلظت انسولین در رشد خوب در مقایسه با بیماران خفیف اختلاف معنی داری وجود نداشت
9. The median household income for San Francisco area residents was $ 6 900 last year.
[ترجمه ترگمان]متوسط درآمد خانوار برای ساکنان منطقه سان فرانسیسکو در سال گذشته، ۶ دلار بود
[ترجمه گوگل]درآمد متوسط خانوار برای ساکنین منطقه سان فرانسیسکو در سال گذشته 6،900 دلار بود
10. The estimated median age of marriage has continued to rise over the past quarter century.
[ترجمه ترگمان]متوسط سن ازدواج در طول ربع قرن گذشته ادامه داشته است
[ترجمه گوگل]سن متوسط ازدواج برآورد شده در طول قرن چهارم گذشته افزایش یافته است
11. Data are expressed as median values and ranges.
[ترجمه ترگمان]داده ها به صورت مقادیر میانه و محدوده بیان می شوند
[ترجمه گوگل]داده ها به عنوان مقادیر متوسط و محدوده بیان می شوند
12. The median is not the mid-point between the first number and the last.
[ترجمه ترگمان]میانه میانی بین عدد اول و آخر نیست
[ترجمه گوگل]میانگین نیمی از اولین عدد و آخرین عدد نیست
13. The median time for return to employment was 18 days.
[ترجمه ترگمان]متوسط زمان برای بازگشت به شغل ۱۸ روز بود
[ترجمه گوگل]میانگین زمان بازگشت به کار 18 روز بود
14. Men had a median value of 124 percent, compared with 109 percent for women.
[ترجمه ترگمان]مردان در مقایسه با ۱۰۹ درصد زنان ارزش متوسط ۱۲۴ درصد داشتند
[ترجمه گوگل]مردان دارای ارزش متوسط 124 درصد بودند، در مقایسه با 109 درصد برای زنان