کلمه جو
صفحه اصلی

nit


(حشرات به ویژه شپش) تخم، رشک، (انگلیس) مخفف: nitwit، تخم شپش، یا حشرات انگلی دیگر

انگلیسی به فارسی

رشک،تخم شپش،یا حشرات انگلی دیگر


نیت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the egg or young of a louse or other parasitic insect.

• egg of an insect (usually a louse); nothing (slang)

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] نیت نام واحد SI روشنایی کاتدلابر متر مربع .
[معدن] نیت (خدمات فنی)

جملات نمونه

1. One who frequently looks back can nit go far.
[ترجمه ترگمان]کسی که به کرات به عقب نگاه می کند می تواند راه دوری برود
[ترجمه گوگل]کسی که اغلب به عقب نگاه می کند می تواند نات را دور کند

2. A show of debate, delegates were allowed to nit - pick a few details.
[ترجمه ترگمان]یک نمایش از بحث، نمایندگان مجاز بودند تا جزئیات کمی را انتخاب کنند
[ترجمه گوگل]یک نمایش از بحث، نمایندگان مجاز به نیت - انتخاب چند جزئیات

3. What nit gave him a return ticket?
[ترجمه ترگمان]چه چیز بدی به او داده بود؟
[ترجمه گوگل]چه نیت به او یک بلیط بازگشت داد؟

4. I look a right nit in that uniform.
[ترجمه ترگمان] من توی اون یونیفرم ها خیلی مناسب به نظر میام
[ترجمه گوگل]من یک جوراب درست در آن لباس می بینم

5. Objective: To develop a device to obturate the root canal with non-instrumental technique(NIT) and to evaluate this device.
[ترجمه ترگمان]هدف: توسعه یک وسیله برای obturate کردن کانال ریشه با تکنیک non (nit)و ارزیابی این وسیله
[ترجمه گوگل]هدف: برای ایجاد یک وسیله برای ردیابی کانال ریشه با تکنیک غیر سازمانی (NIT) و ارزیابی این دستگاه

6. Nit - prolog debugging facilities are based on the port technique provided by L. Byrd.
[ترجمه ترگمان]امکانات اشکال زدایی nit - prolog براساس تکنیک پورت ارائه شده توسط L برد
[ترجمه گوگل]امکانات Nit - prolog debugging براساس تکنیک بندر ارائه شده توسط L Byrd است

7. These nit - pickers sometimes compromise their own pleasure for the sake of perfection.
[ترجمه ترگمان]این nit هم گاهی لذت خود را به خاطر کامل بودن به خطر می اندازند
[ترجمه گوگل]این نیت جمع کننده ها بعضی اوقات به خاطر کمال لذت بخش خود را به خطر می اندازند

8. Conclusion Preventive insertion of NIT during operation is useful in reducing gastroplegia oceurrance and shortening the curing time in the gastroplegia high risk patients.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری کاربرد پیشگیرانه nit در طول عملیات در کاهش oceurrance oceurrance و کوتاه کردن زمان درمان در بیماران با خطر بالا مفید است
[ترجمه گوگل]نتیجه پیشگیری NIT در حین عمل، در کاهش gastroplegia oceurrance و کوتاه شدن زمان پخت در بیماران با ریسک گاستاپلژیا مفید است

9. Becky : She loves nit - pick 10 and criticizes everything that I do.
[ترجمه ترگمان]اون عاشق ده و ۱۰ - ه و هر کاری که می کنم رو انجام بده
[ترجمه گوگل]بکی: او دوست ندارد نیت - انتخاب 10 و همه چیز را که من انجام می دهد انتقاد می کند

10. The hunting of these animals is nit allowed in this area.
[ترجمه ترگمان]شکار این حیوانات در این منطقه بسیار مجاز است
[ترجمه گوگل]شکار این حیوانات مجاز نیست در این منطقه

11. His wife is a real nit - picker.
[ترجمه ترگمان]همسر او یک زن کهنه چین و چروک است
[ترجمه گوگل]همسرش یک نیت جمع کننده واقعی است

12. NIT – The abbreviation for National Invitational Tournament . This is one of America's foremost basketball tournaments.
[ترجمه ترگمان]nit - مخفف for ملی Invitational این یکی از بهترین مسابقه های بسکتبال آمریکا است
[ترجمه گوگل]NIT - اختصار برای مسابقات دعوت ملی این یکی از مسابقات قهرمانی بسکتبال آمریکا است

13. The one who often nit - picks should turn to soft heart.
[ترجمه ترگمان]کسی که اغلب انتخاب می کند، باید به قلب نرم تبدیل شود
[ترجمه گوگل]کسی که اغلب نیت انتخاب می شود باید به قلب نرم تبدیل شود

14. Larkin's talking to James Brady, the president of NIT.
[ترجمه ترگمان]Larkin با جیمز بردی، رئیس جمهور nit صحبت می کند
[ترجمه گوگل]لارکین در حال صحبت با جیمز بردی، رئیس NIT است

پیشنهاد کاربران

ابله !


کلمات دیگر: