کلمه جو
صفحه اصلی

water cooler


آب سرد کن، فواره ی آب سرد (برای نوشیدن)

انگلیسی به فارسی

آب سرد کن، فوارهی آب سرد (برای نوشیدن)


خنک کننده آب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an apparatus for cooling and dispensing drinking water; water fountain.

• water refrigerator, device used for maintaining cold water

دیکشنری تخصصی

[مهندسی گاز] خنک کننده آی

جملات نمونه

1. Meetings around the water cooler are encouraged rather than discouraged.
[ترجمه ترگمان]جلسات حول the آب به جای دلسرد کردن تشویق می شوند
[ترجمه گوگل]جلسات در اطراف کولر آب به جای تشویق تشویق می شود

2. Boiled lard in a pan of water, cooled, strained and mixed with oil of lavender was used.
[ترجمه ترگمان]چربی خوک در یک ظرف آب سرد، سرد و مخلوط شده با روغن اسطوخودوس مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]سس پخته شده در یک تابه آب، سرد شده، تنش و مخلوط با روغن اسطوخدوس استفاده شده است

3. Never run them when dry, as some are water cooled.
[ترجمه ترگمان]هرگز وقتی که آب سرد می شود آن ها را خشک نکنید
[ترجمه گوگل]هرگز آنها را خشک نکنید زیرا برخی از آنها آب سرد است

4. The turbocharger is water cooled and its vanes are small to keep inertia down.
[ترجمه ترگمان]The سرد شده و پره های آن کوچک هستند تا اینرسی را پایین نگه دارند
[ترجمه گوگل]توربوشارژر دارای آب خنک است و چشمه های آن برای جلوگیری از نفوذ کم است

5. Water cooling eliminates the problem in mainframe computers, but smaller machinery must find an alternative.
[ترجمه ترگمان]خنک کننده آب مشکل را در کامپیوترهای بزرگ از بین می برد، اما ماشین آلات کوچک تر باید یک جایگزین پیدا کنند
[ترجمه گوگل]خنک کننده آب این مشکل را در رایانه های رایانه ای حل می کند، اما ماشین های کوچکتر باید جایگزین را پیدا کنند

6. The processor is very complex and needed to be assembled and connected to the power supply and chilled water cooling system.
[ترجمه ترگمان]پردازنده بسیار پیچیده است و برای مونتاژ و اتصال به سیستم خنک کننده آب سرد و خنک کننده نیاز است
[ترجمه گوگل]پردازشگر بسیار پیچیده است و نیاز به نصب و اتصال به منبع تغذیه و سیستم خنک کننده آب دارد

7. Remove from water; cool slightly.
[ترجمه ترگمان]آب را از آب دور کنید؛ کمی خنک
[ترجمه گوگل]از آب خارج شود کمی سرد

8. Kneel in front of the water cooler and drink directly from the nozzle.
[ترجمه ترگمان]در مقابل خنک تر آب زانو بزنید و مستقیما از نازل نوشیدنی بنوشید
[ترجمه گوگل]زانو را در جلوی کولر آب بکشید و مستقیما از نازل بخورید

9. Other things or covers for air - water cooler is forbidden. Keep cooler clean.
[ترجمه ترگمان]چیزهای دیگر و یا پوشش خنک تر آب - آب ممنوع است کولر را تمیز نگه دارید
[ترجمه گوگل]چیزهای دیگر یا پوششهای کولر هوا - ممنوع است خنک کننده تمیز نگه دارید

10. In addition, it needs more collector area than water cooler by reduce the collector efficiency in the wind cooler under the same situation.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، برای کاهش کارایی کلکتور در خنک تر باد در شرایط مشابه، به ناحیه جمع کننده بیشتری نسبت به آب خنک تر آب نیاز دارد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، به منظور کاهش کارآیی کلکتور در بادگیر کولر تحت شرایط مشابه، به کلکتور بیشتر از کولر آب نیاز دارد

11. Something as simple as going to the water cooler for a drink may do the trick.
[ترجمه ترگمان]چیزی به سادگی رفتن به خنک تر آب برای یک نوشیدنی ممکن است این کار را انجام دهد
[ترجمه گوگل]چیزی که ساده به نظر میرسد رفتن به کولر آب برای یک نوشیدنی ممکن است این فریب را انجام دهد

12. He walked to the water cooler, only to return spitting and gasping.
[ترجمه ترگمان]او به سمت خنک آب رفت، فقط برای اینکه آب دهانش را قورت بدهد و نفس نفس بکشد
[ترجمه گوگل]او به کولر آب رفت، فقط برای بازگشت به تف کردن و گاز گرفتن

13. It was a story they'd shared around the water cooler.
[ترجمه ترگمان]این داستانی بود که در اطراف خنک تر آب به اشتراک گذاشته بودند
[ترجمه گوگل]این یک داستان بود که آنها در اطراف کولر آب به اشتراک گذاشته بودند

14. The way of the mortar cooler is water cooler.
[ترجمه ترگمان]راه خنک تر mortar خنک تر آب است
[ترجمه گوگل]راه خنک کننده خمپاره کولر آب است

پیشنهاد کاربران

خنک کننده آبی


کلمات دیگر: