کلمه جو
صفحه اصلی

petrol


معنی : بنزین
معانی دیگر : (انگلیس) بنزین (در امریکا و کانادا می گویند: gasoline)

انگلیسی به فارسی

(انگلیس) بنزین


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: (chiefly British) a volatile, flammable liquid of hydrocarbons, derived from petroleum and used primarily as fuel for internal-combustion engines; gasoline.

• fuel, gasoline (british); petroleum
petrol is a liquid used as a fuel for motor vehicles.

دیکشنری تخصصی

[مهندسی گاز] نفت، بنزین

مترادف و متضاد

بنزین (اسم)
benzine, gasoline, petrol, gas, gasolene

جملات نمونه

1. petrol station
(انگلیس) پمپ بنزین

2. He poured the petrol into the car through a funnel.
[ترجمه ترگمان]او بنزین را از درون قیف به داخل ماشین ریخت
[ترجمه گوگل]او بنزین را از طریق یک قیف به ماشین ریخت

3. Have you used your ration of petrol for this week?
[ترجمه ترگمان]آیا از جیره شما برای این هفته استفاده کرده اید؟
[ترجمه گوگل]آیا از این هفته برای مصرف سوخت بنزین خود استفاده کردید؟

4. Wood, coal, oil, petrol and gas are all different kinds of fuel.
[ترجمه ترگمان]چوب، زغال سنگ، نفت، بنزین و گاز انواع مختلفی از سوخت هستند
[ترجمه گوگل]چوب، زغال سنگ، نفت، بنزین و گاز همه انواع سوخت هستند

5. The petrol consumption of the big car as very high.
[ترجمه ترگمان]مصرف بنزین این اتومبیل بزرگ بسیار بالا است
[ترجمه گوگل]مصرف بنزین ماشین بزرگ بسیار بالا است

6. A car is useless without petrol.
[ترجمه ترگمان]بدون بنزین یک اتومبیل بی فایده است
[ترجمه گوگل]یک ماشین بدون بنزین بی فایده است

7. The petrol tank in our car is empty.
[ترجمه ترگمان]باک بنزین در اتومبیل ما خالی است
[ترجمه گوگل]مخزن بنزین در ماشین ما خالی است

8. Most petrol stations use colour coding for different types of petrol.
[ترجمه ترگمان]اکثر پمپ بنزین ها از کدگذاری رنگی برای انواع مختلف بنزین استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]اکثر ایستگاه های بنزین از کدگذاری رنگ برای انواع مختلف بنزین استفاده می کنند

9. They chip in for the petrol and food.
[ترجمه ترگمان]آن ها برای بنزین و غذا وارد می شوند
[ترجمه گوگل]آنها برای بنزین و مواد غذایی چاق هستند

10. My car runs on unleaded petrol.
[ترجمه ترگمان]ماشینم در بنزین بدون سرب حرکت می کند
[ترجمه گوگل]ماشین من در بنزین بدون سرب کار می کند

11. It's a virtual certainty that petrol will go up in price.
[ترجمه ترگمان]این یک قطعیت مجازی است که بنزین به قیمت بالا خواهد رفت
[ترجمه گوگل]این یک اطمینان مجازی است که بنزین در قیمت بالا خواهد رفت

12. The raft was buoyed up by empty petrol cans.
[ترجمه ترگمان]کلک توسط قوطی های خالی روی آب شناور شده بود
[ترجمه گوگل]قایق با قوطی های خالی بنزین پر شده بود

13. The petrol in the tank is leaking out.
[ترجمه ترگمان]بنزین در مخزن در حال نشت است
[ترجمه گوگل]بنزین در مخزن از بین می رود

14. You must put some petrol in the car to make it go.
[ترجمه ترگمان]شما باید مقداری بنزین در ماشین بگذارید تا این کار را انجام دهید
[ترجمه گوگل]شما باید یک بنزین را در ماشین قرار دهید تا آن را بردارید

15. The petrol gauge is still on full.
[ترجمه ترگمان]میزان بنزین هنوز هم پر است
[ترجمه گوگل]اندازه گیری بنزین هنوز کامل است

petrol station

(انگلیس) پمپ بنزین


My car is a bit low on petrol.

ماشین من بنزین کم دارد.


پیشنهاد کاربران

بنزین

Petrol همون Gasoline هست به معنی بنزین. در بریتانیا میگن petrol و در آمریکا میگن Gasoline
مثلا توی انگلیس به Flashlight میگن torch
BR / AMR
TORCH - FLASHLIGHT
AUTUMN - FALL
LIFT - ELEVATOR
FOOTBALL - SOCCER
RUBBISH - GARBAGE
MOBILE PHONE - CELL PHONE

noun
[noncount]
🔴 US : a liquid made from petroleum and used especially as a fuel for engines —called also US ) gas, ( Brit ) petrol

Petrol : بنزین ( همون gasoline )
Patrol : گشت زدن - گشت

هر دو میشن پِت رُل

PEH. trol
pe. TROL


کلمات دیگر: