1. utility beef
گوشت نامرغوب گاو
2. utility furniture
مبل ویژه ی کار (که به استحکام و راحتی آن بیشتر توجه شده تا به زیبایی آن)
3. utility poultry
ماکیان تخم گذار
4. utility sheep
گوسفند شیرده و پشم ده (که از پشم آن نیز استفاده می شود)
5. a utility company
شرکت خدماتی (برق،آب،گاز و غیره)
6. a utility knife
چاقوی هر کاره
7. the utility of coal as a household fuel
فایده ی زغال سنگ به عنوان سوخت منزل
8. the design stresses utility rather than artistic considerations
آن طرح کاروری (سهولت استفاده) را مورد تاکید قرار می دهد نه ملاحظات هنری را.
9. He inwardly questioned the utility of his work.
[ترجمه ترگمان]در دل از سودی کارش پرسش هایی می کرد
[ترجمه گوگل]او به طور داخلی از ابزار کار خود سوال کرد
10. Even the survey's most rabid critics acknowledge the utility of this kind of data.
[ترجمه ترگمان]حتی منتقدان rabid نظرسنجی از کاربرد این نوع داده ها قدردانی می کنند
[ترجمه گوگل]حتی منتقدان عجیب و غریب این نظرسنجی، ابزار سودمند این نوع داده ها را تایید می کنند
11. Joseph Stalin gave an accurate assessment of the utility of nuclear weapons.
[ترجمه ترگمان]جوزف استالین (جوزف استالین)ارزیابی دقیقی از کاربرد تسلیحات هسته ای داد
[ترجمه گوگل]یوزف استالین ارزیابی دقیق از استفاده از سلاح های هسته ای انجام داد
12. Belief in the utility of higher education is shared by students nationwide.
[ترجمه ترگمان]اعتقاد به کاربرد آموزش عالی توسط دانش آموزان سراسر کشور به اشتراک گذاشته شده است
[ترجمه گوگل]اعتقاد به سود آموزش عالی توسط دانش آموزان در سراسر کشور به اشتراک گذاشته شده است
13. A fur coat has more utility in winter than in autumn.
[ترجمه علی۸] یک کت خز در زمستان پرکاربردتر هست تا در پاییز
[ترجمه ترگمان]یک پوشش خز در زمستان بیشتر از پاییز است
[ترجمه گوگل]یک کت خز در زمستان بیشتر از پاییز است
14. Tenants who skip out on utility bills are the focus of a new law.
[ترجمه ترگمان]Tenants که از قبض های مصرفی صرفنظر می کنند، کانون یک قانون جدید هستند
[ترجمه گوگل]مستاجران که در صورتحسابهای خدماتی صرف نظر می کنند، تمرکز یک قانون جدید هستند
15. Utility is when you have one telephone, luxury is when you have two, opulence is when you have three - and paradise is when you have none. Doug Larson
[ترجمه ترگمان]برنامه زمانی است که شما یک تلفن دارید، لوکس زمانی است که شما دو ساعت وقت دارید، opulence زمانی است که شما سه و یک بهشت دارید، زمانی که هیچ وقت ندارید داگ لارسون
[ترجمه گوگل]سودمند است زمانی که شما یک تلفن داشته باشید، لوکس زمانی است که شما دو نفر دارید، زمانی است که شما سه ساله است و زمانی که شما هیچ چیز ندارید، بهشت است داگ لارسون
16. But, the base had much less utility than the larger base built by the Marines at Camp Pendleton.
[ترجمه ترگمان]اما این پایه بسیار کم تر از پایه بزرگ تر ساخته شده توسط تفنگداران دریایی در اردوگاه پندلتون است
[ترجمه گوگل]اما پایه ابزار کمتری نسبت به پایه بزرگتر ساخته شده توسط تفنگداران دریایی در کمپ پندلتون داشت
17. Investments in electric utility stocks were down to 2 percent in December from 2 2 percent the year earlier.
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاری در ذخایر برق در دسامبر از ۲ درصد سال قبل به ۲ درصد کاهش یافت
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاری در سهام برق در ماه دسامبر به 2 درصد کاهش یافت که از سال قبل 2 تا 2 درصد بود