کلمه جو
صفحه اصلی

liner


معنی : کسی که خط میکشد، کشتی یا هواپیمای مسافری، استردوز
معانی دیگر : (کشتی یا هواپیما - دارای آمد و شد در مسیر معین) مسافربر، کشاپیما، (شخص یا دستگاه) خط انداز، شیار انداز، نواره ساز، کشاگر، آستر، (هر چیز) آستر مانند، تویی، تودوزی، آستردوز، استری، خط کش

انگلیسی به فارسی

کشتی یا هواپیمای مسافری، استردوز، استری، کسی که خط میک شد، خط کش


لاینر، کسی که خط میکشد، کشتی یا هواپیمای مسافری، استردوز


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a commercial ship or airplane, esp. one carrying passengers on a regular route.
مشابه: ship

(2) تعریف: one that makes or marks lines.

(3) تعریف: a cosmetic used to outline or highlight the eyes; eyeliner.
اسم ( noun )
(1) تعریف: a protective inner or outer lining or cover, often removable.

(2) تعریف: a stiff paper sleeve or jacket for a phonograph record.

• person or thing which makes lines; airplane or ship which is run by a transportation company; eye pencil, eyeliner; one who puts in linings; lining of a garment
a liner is a large passenger ship.
a bin liner is a plastic bag that you put inside a waste bin or dustbin.

دیکشنری تخصصی

[معدن] آستر (خردایش)
[نفت] آستره - آستری
[آب و خاک] آستر، پوشش

مترادف و متضاد

کسی که خط میکشد (اسم)
liner

کشتی یا هواپیمای مسافری (اسم)
liner

استردوز (اسم)
liner

جملات نمونه

1. a helmet liner
تودوزی کلاه خود (یا کلاه ایمنی)

2. a luxury liner
کشتی مسافری لوکس

3. they crossed the atlantic on a luxury liner
آنان با یک کشتی مجلل مسافری از اقیانوس اطلس گذشتند.

4. They sailed to America in a large liner.
[ترجمه ترگمان]آن ها با کشتی بزرگ به سوی آمریکا حرکت کردند
[ترجمه گوگل]آنها در یک بندر بزرگ به آمریکا سفر کردند

5. The transatlantic liner forged ahead through the waves.
[ترجمه ترگمان]کشتی اقیانوس پیما از میان امواج به حرکت در آمد
[ترجمه گوگل]خطوط انتقال آتلانتیک از طریق امواج به جلو حرکت می کنند

6. The liner has been refitted from stem to stern.
[ترجمه ترگمان]خط لوله از ساقه به عقب رانده شده است
[ترجمه گوگل]لاینر از ساقه تا ستون بسته شده است

7. The liner is in dock for a refit.
[ترجمه ترگمان]کشتی liner برای یک کشتی refit لنگر انداخته است
[ترجمه گوگل]لاینر برای بارگیری در اسکله است

8. They launched a new passenger liner.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک کشتی مسافری جدید را راه اندازی کردند
[ترجمه گوگل]آنها هواپیمای مسافری جدید را راه اندازی کردند

9. The suitcase liner is a piece of soft cloth.
[ترجمه ترگمان]آستر چمدان یک تکه پارچه نرم است
[ترجمه گوگل]چمدان چمدان یک تکه پارچه نرم است

10. The liner foundered in heavy seas.
[ترجمه ترگمان]کشتی غرق در دریاهای بزرگ غرق شد
[ترجمه گوگل]این خطوط در دریاهای سنگین به وجود آمدند

11. Hundreds of small craft bobbed around the liner as it steamed into the harbour.
[ترجمه ترگمان]صدها قایق کوچک دور کشتی شناور شدند و در بندرگاه بخار شدند
[ترجمه گوگل]صدها نفر از صنایع کوچک در اطراف خطوط که در بندر وارد شده اند، در اطراف خطوط ریخته شده اند

12. The air - liner was calling the control tower at the airport.
[ترجمه ترگمان]The، برج کنترل را در فرودگاه صدا می زد
[ترجمه گوگل]هواپیمای هواپیما از برج کنترل در فرودگاه خواست

13. We sailed on a large ocean liner.
[ترجمه ترگمان] سوار یه کشتی اقیانوس پیما بزرگ شدیم
[ترجمه گوگل]ما در یک دریچه بزرگ اقیانوس رفتیم

14. The luxurious liner is cleaving through the waves.
[ترجمه ترگمان]The لوکس در میان امواج تخلیه می شود
[ترجمه گوگل]لاینر لوکس از طریق امواج از بین می رود

15. Hundreds died when the liner went down.
[ترجمه ترگمان]صدها نفر وقتی the پایین رفت کشته شدند
[ترجمه گوگل]صدها نفر جان باختند

They crossed the Atlantic on a luxury liner.

آنان با یک کشتی مجلل مسافری از اقیانوس اطلس گذشتند.


a helmet liner

تودوزی کلاه خود (یا کلاه ایمنی)


پیشنهاد کاربران

لاینر - آستر

پوشش

liner ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: آستر 1
تعریف: مجموعه لایه های نفوذناپذیری از پلاستیک ضخیم و رُس و شن که از نفوذ شیرابه به آب های زیرزمینی جلوگیری می کند


کلمات دیگر: