1. technical problems slowed our departure
اشکالات فنی عزیمت ما را به تاخیر انداخت.
2. technical skill
مهارت فنی
3. technical terms
اصطلاحات فنی
4. technical vocabulary
واژگان فنی
5. a technical assistant
دستیار فنی
6. a technical hitch
اشکال فنی
7. a technical journal
نشریه ی فنی
8. a technical rally in industrial stocks
افزایش قیمت سهام صنعتی به خاطر ملاحظات فنی
9. cumbersome technical terms
واژه های فنی قلمبه سلمبه
10. extraordinary technical progress
پیشرفت فنی چشمگیر
11. slick technical perfection
تعالی فنی ماهرانه
12. the technical vocabulary was a little outside my range
واژگان فنی آن کمی از گستره ی (فهم) من خارج بود.
13. financial and technical aid to african countries
کمک های مالی و فنی به کشورهای افریقا
14. a list of technical terms with a pronunciation key
فهرست واژه های فنی با کلید تلفظ
15. his music is full of technical lapses
موسیقی او پر از لغزش های فنی است.
16. we have licked most of this project's technical problems
ما بر بیشتر مشکلات فنی این طرح چیره شده ایم.
17. He advised us on technical matters.
[ترجمه ترگمان]او به ما در مورد مسائل فنی نصیحت کرد
[ترجمه گوگل]او در مورد مسائل فنی به ما توصیه کرد
18. He issued a technical scientific treatise.
[ترجمه ترگمان]رساله ای علمی فنی منتشر کرد
[ترجمه گوگل]او رساله علمی فنی را منتشر کرد
19. The article is rather technical in places.
[ترجمه ترگمان]این مقاله در برخی مکان ها نسبتا تکنیکی است
[ترجمه گوگل]این مقاله در مکان های مختلف فنی است
20. The conversation was getting a bit technical for me, so I left them to it.
[ترجمه ترگمان]مکالمه داشت برایم کمی فنی می شد، بنابراین آن ها را کنار گذاشتم
[ترجمه گوگل]مکالمه کمی برای من مفید بود، بنابراین من آنها را به این سمت ترک کردم
21. The technical details mean nothing to the average punter.
[ترجمه ترگمان]جزئیات فنی هیچ معنایی برای the متوسط ندارند
[ترجمه گوگل]جزئیات فنی به هیچ عنوان به طور متوسط به هیچ وجه نمیتواند باشد
22. Technical innovation is instrumental in improving the qualities of products.
[ترجمه ترگمان]نوآوری فنی ابزاری برای بهبود کیفیت محصولات است
[ترجمه گوگل]نوآوری فنی به بهبود کیفیت محصولات کمک می کند