کلمه جو
صفحه اصلی

dormouse


معنی : موش زمستان خواب
معانی دیگر : (جانورشناسی) موش زمستانخواب (تیره ی gliridae - از جوندگان درخت زی و کوچک)

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) موش زمستان‌خواب


خوابگاه، موش زمستان خواب


انگلیسی به انگلیسی

• type of small rodent which resembles a squirrel
a dormouse is a small furry animal like a mouse.

مترادف و متضاد

موش زمستان خواب (اسم)
dormouse

جملات نمونه

1. The dormouse is a shy, nocturnal creature.
[ترجمه ترگمان]dormouse در خواب، یک موجود خجالتی و شبانه است
[ترجمه گوگل]خوابگاه یک موجود خجالتی است

2. The dormouse in Britain may face extinction if ancient woodland continues to disappear.
[ترجمه ترگمان]اگر جنگل های باستانی از بین بروند، ممکن است dormouse در بریتانیا با نابودی مواجه شوند
[ترجمه گوگل]اگر جنگل باستانی همچنان ناپدید شود، خوابگاه در بریتانیا ممکن است از بین برود

3. The Dormouse woke up for a minute and then went to sleep again.
[ترجمه ترگمان]The لحظه ای از خواب بیدار شد و دوباره به خواب رفت
[ترجمه گوگل]Dormouse یک دقیقه بیدار شد و دوباره به خواب رفت

4. Other species covered by the programme include the dormouse, natterjack toad, red squirrel and stinking hawk's-beard.
[ترجمه ترگمان]گونه های دیگر تحت پوشش این برنامه عبارتند از: dormouse، قورباغه سرخ، سنجاب قرمز و ریش سیاه hawk
[ترجمه گوگل]گونه های دیگری که تحت پوشش این برنامه قرار دارند عبارتند از خواب زمستانی، ساقه ی خال خال، سنجاب قرمز و ریش صدای خندیدن

5. The decline of the dormouse has mirrored the loss of ancient forests.
[ترجمه ترگمان]افول of باعث از دست رفتن جنگل های باستانی شده است
[ترجمه گوگل]افتادن خوابگاه، از دست دادن جنگل های قدیمی است

6. The mad hatter, the March hare and the dormouse.
[ترجمه ترگمان]دیوانه دیوانه، خرگوش ماه مارس و خرگوش
[ترجمه گوگل]کلاهبرداری دیوانه، خرگوش مارچ و خوابگاه

7. The common dormouse (Muscardinus avellanarius) and mountain hare are also under threat despite efforts to arrest their decline through nationwide biodiversity action plans.
[ترجمه ترگمان]The مشترک (Muscardinus avellanarius)و خرگوش کوهی علی رغم تلاش ها برای دستگیری کاهش خود از طریق برنامه های اقدام تنوع زیستی در سراسر کشور، تحت تهدید هستند
[ترجمه گوگل]خوابگاه مشترک (Muscardinus avellanarius) و خرچنگ کوهی نیز در معرض تهدید قرار دارند، با وجود تلاش برای دستگیری آنها در برنامه های عملیاتی تنوع زیستی کشور

8. They were trying to put the dormouse into the teapot.
[ترجمه ترگمان]آن ها سعی داشتند در قوری را سوراخ کنند
[ترجمه گوگل]آنها سعی داشتند به داخل دیگ بخورند

9. You've no right to grow here,'said the Dormouse.
[ترجمه ترگمان]the گفت: تو حق نداری اینجا رشد کنی
[ترجمه گوگل]شما حق ندارید در اینجا رشد کنید

10. He moved on as he spoke dormouse, which still seemed asleep, followed him.
[ترجمه ترگمان]همچنان که در خواب بود، در حالی که هنوز خواب به نظر می رسید، به دنبال او حرکت کرد
[ترجمه گوگل]او به عنوان سخنرانی در خوابگاه، که هنوز هم به نظر می رسید خواب، نقل مکان کرد، به دنبال او

11. They lived on treacle,'said the Dormouse, after thinking a minute or two.
[ترجمه ترگمان]یکی دو دقیقه فکر کرد و گفت: آن ها در شیره قند زندگی می کردند
[ترجمه گوگل]آنها بعد از یک یا دو دقیقه فکر کردند که آنها در پتک زندگی می کردند

12. Land managers are being encouraged to manage woodlands in ways which will favour the dormouse, including introducing nesting boxes.
[ترجمه ترگمان]مدیران زمینی تشویق می شوند تا زمین های جنگلی را به روش هایی مدیریت کنند که از جمله ایجاد جعبه های تخم گذاری حمایت کنند
[ترجمه گوگل]مدیران زمین در حال تشویق به مدیریت جنگل ها در راه هایی هستند که باعث محبوب شدن خوابگاه می شوند، از جمله معرفی جعبه های لانه سازی

13. Read in studio Conservationists are about to conduct a census of one of our rarest mammals - the dormouse.
[ترجمه ترگمان]مطالعه در کارگاه Conservationists مربوط به انجام سرشماری از یکی از نادرترین پستانداران است - the
[ترجمه گوگل]خواندن در استودیو حفاظت از طبیعت در حال انجام سرشماری از یکی از کمترین پستانداران ما - dormouse

14. She says: It would be a tragedy if the dormouse became extinct.
[ترجمه ترگمان]او می گوید: اگر the منقرض شده باشد، یک تراژدی خواهد بود
[ترجمه گوگل]او می گوید: اگر این خوابگاه منقرض شود، یک فاجعه خواهد بود


کلمات دیگر: