1. artistic adviser
مشاور هنری
2. artistic freedom
آزادی هنری
3. artistic pursuits
فعالیت های هنری
4. an artistic product made of gold and silver
یک اثر هنری ساخته شده از طلا و نقره
5. an artistic production of dazzling beauty
یک اثر هنری با زیبایی خیره کننده
6. modern artistic cults
گرایش های هنری نوین
7. shakespeare's artistic imagination
قدرت تخیل هنری شکسپیر
8. the artistic eminence of london
آوازه ی هنری لندن
9. the artistic mind
طرز فکر هنری
10. a rich artistic performance, full of nuance
برنامه ی هنری سرشار از ریزه کاری
11. a very artistic design
یک طرح بسیار هنرمندانه
12. mehri is very artistic
مهری خیلی باهنر است.
13. to sublimate sexual curiosity into artistic productions
کنکاوی جنسی را به آثار هنری فرازش دادن (تبدیل کردن)
14. in this poem, she scales new artistic heights
در این شعر به تعالی هنری جدیدی دست می یابد.
15. music is a universal vehicle of artistic thought
موسیقی بیانگر جهانی اندیشه های هنری است.
16. the design stresses utility rather than artistic considerations
آن طرح کاروری (سهولت استفاده) را مورد تاکید قرار می دهد نه ملاحظات هنری را.
17. the period of iran's literary and artistic efflorescence
دوران شکوفایی ادبی و هنری ایران
18. gradually new york became the literary and artistic hub of america
کم کم نیویورک کانون ادبی و هنری امریکا شد.
19. They encourage boys to be sensitive and artistic.
[ترجمه ترگمان]آن ها پسران را تشویق می کنند که حساس و هنرمندانه باشند
[ترجمه گوگل]آنها پسران را حساس و هنرمندانه تشویق می کنند
20. He turned his artistic gifts to good account by becoming a sculptor.
[ترجمه ترگمان]استعداد هنری خود را با تبدیل شدن به یک مجسمه ساز مشهور ساخت
[ترجمه گوگل]او تبدیل به یک مجسمه ساز، هدایای هنری خود را به حساب آورد
21. The artistic zealot devoted his life to the completion of a great masterpiece.
[ترجمه ترگمان]این آدم متعصبی هنرمندانه زندگی خود را وقف تکمیل یک شاهکار بزرگ کرد
[ترجمه گوگل]پرستار هنری زندگی خود را به اتمام شاهکار بزرگ اختصاص داده است
22. The room was decorated with a very artistic touch.
[ترجمه مرضیه] اتاق به صورا هنرمندانه تزیین شد
[ترجمه ترگمان]اتاق با یک تماس هنرمندانه آراسته شده بود
[ترجمه گوگل]اتاق با لمس هنری تزئین شده بود
23. She has artistic inclinations.
[ترجمه ترگمان]اون تمایلات هنری داره
[ترجمه گوگل]او تمایلات هنری دارد
24. Jane is a girl with an artistic temperament.
[ترجمه ترگمان]جین یک دختر با خلق و خوی هنری است
[ترجمه گوگل]جین یک دختر با خلق و خوی هنری است
25. The book has no artistic merit its sole aim is to titillate.
[ترجمه ترگمان]این کتاب هیچ ارزش هنری ندارد که تنها هدفش to باشد
[ترجمه گوگل]این کتاب هیچ شایستگی هنری ندارد و تنها هدف آن تالیف است