کلمه جو
صفحه اصلی

armageddon


معنی : عقبی، مبارزهء نهایی
معانی دیگر : (انجیل) آرماگدون (جایی که واپسین نبرد بین نیکی و بدی روی می دهد و به روز محشر منتهی می شود)، مبارزه ء نهایی میان نیکی و بدی در قیامت

انگلیسی به فارسی

مبارزه نهایی میان نیکی و بدی در قیامت، مبارزه نهایی


آرماگدون، عقبی، مبارزهء نهایی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: according to the New Testament, the place where the final, decisive conflict between good and evil will be fought.

(2) تعریف: any mighty, decisive battle.

• final battle between good and evil at end of world; final supreme conflict, enormous decisive battle, any terribly destructive battle
(new testament) har-mageddon, site of the final battle between the kings of the earth at the end of the world

مترادف و متضاد

عقبی (اسم)
afterworld, armageddon, doomsday, last judgment, judgment day, requital, retribution

مبارزهء نهایی (اسم)
armageddon

جملات نمونه

1. Most people regarded adolescence as some kind of Armageddon, a battle one was sure to lose.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم به عنوان نوعی نبرد قاطع و نهایی تلقی می شدند، نبردی که مطمئنا از دست می رفت
[ترجمه گوگل]اکثر مردم سالخوردگی را بعنوان نوعی آرماگدون در نظر گرفتند، یک نبردی که مطمئنا از دست داد

2. BCertain to delay the project is the so-called Armageddon lawsuit that South Pasadena plans to file.
[ترجمه ترگمان]BCertain برای تاخیر در این پروژه یک طرح مبارزه قاطع و قاطع است که Pasadena جنوبی قصد دارد آن را ثبت کند
[ترجمه گوگل]پیش از این، پروژه به تاخیر افتاد، دعوی آرماگدون به اصطلاح است که پاسادنا جنوبی قصد دارد پرونده را اجرا کند

3. After the industrial Armageddon that left GM and Chrysler in bankruptcy and the car industry's 000 top suppliers hanging by a fraying fan belt, Ford is flying the flag of resurgence.
[ترجمه ترگمان]پس از نبرد قاطع صنعتی که جنرال موتورز و کرایسلر در ورشکستگی را ترک کرده و ۵۰۰۰۰ تامین کننده برتر صنعت خودرو به واسطه کمربند fan که پارچه آن را چروک کرده بود، پرچم of را به اهتزاز درآورد
[ترجمه گوگل]پس از آرماگدون صنعتی که GM و کرایسلر را در ورشکستگی ترک کرد و هزاران نفر از فروشندگان خودرویی که توسط کمربندهای فنآوری آویزان شده بودند، پرچم دوباره احیاء شدند

4. ARMAGEDDON: Could This Be the Start of World War III?
[ترجمه ترگمان]ARMAGEDDON: آیا این شروع جنگ جهانی سوم خواهد بود؟
[ترجمه گوگل]ARMAGEDDON: آیا این می تواند شروع جنگ جهانی سوم باشد؟

5. Last Blood's peculiar Armageddon co-op is one that makes for great bar conversation (trust me), without dumbing down an entire genre as a Tuesday night antidote to AMC's latest zombie hit.
[ترجمه ترگمان]آخرین مبارزه نهایی خون یکی از آن هایی است که باعث مکالمه با بار عالی می شود (به من اعتماد کنید)، بدون اینکه یک ژانر کامل را به عنوان یک پادزهر شب سه شنبه برای آخرین زامبی زامبی از دست بدهم
[ترجمه گوگل]کمپانی Armageddon عجیب و غریب آخرین Blood است که باعث می شود گفتگو بزرگ نوار (اعتماد به من)، بدون محو کردن یک ژانر کامل به عنوان پادزهر روز سه شنبه شب به آخرین زامبی AMC

6. Another place name is "Armageddon. " The Christian Bible says there will be a final battle there between the forces of good and evil at the end of time.
[ترجمه ترگمان]کتاب مقدس دیگری \"قاطع خیر\" است، کتاب مقدس مسیحی می گوید که در پایان زمان نبردی نهایی میان نیروهای خیر و شر وجود خواهد داشت
[ترجمه گوگل]نام دیگر نام 'آرماگدون' است کتاب مقدس مسیحی می گوید که در پایان زمان نبرد نهایی بین نیروهای خوب و شر وجود خواهد داشت

7. With enough force, it could prevent financial Armageddon.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از نیروی کافی می تواند از نبرد قاطع مالی جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]با نیروی کافی، می تواند آرماگدون مالی را از بین ببرد

8. JEHOVAH's WITNESSES: No shit happens until Armageddon.
[ترجمه ترگمان]هیچ اتفاق بدی تا آخر آخر الزمان اتفاق نمی افته
[ترجمه گوگل]WITNESSES JEHOVAH: تا زمانی که آرماگدون به سر می برد، هیچ گناهی نداشته است

9. Second, $ 67 oil has not spelt Armageddon for the US economy.
[ترجمه ترگمان]دوم، ۶۷ دلار نفت قاطع برای اقتصاد ایالات متحده نوشته نشده است
[ترجمه گوگل]دوم، 67 دلار نفت آرماگدون را برای اقتصاد ایالات متحده نگاشته است

10. Could the future see a species capable of engaging in the defeat of the law of entropy in a final Armageddon?
[ترجمه ترگمان]آیا آینده می تواند یک گونه را ببیند که بتواند در شکست قانون انتروپی در مبارزه نهایی نهایی شرکت کند؟
[ترجمه گوگل]آیا آینده میتواند گونه ای را که قادر به شکست قانون آنتروپی در یک آرماگدون نهایی باشد، مشاهده کند؟

11. We joke about it, but most of us are slaves to every medical Armageddon story that comes along.
[ترجمه ترگمان]ما در مورد آن جوک تعریف می کنیم، اما بسیاری از ما برده هر ماجرای مهلک پزشکی هستیم که پیش می آید
[ترجمه گوگل]ما در مورد آن شوخی می کنیم، اما اکثر ما برده داران هر داستان پزشکی آرماگدون است که همراه است

12. Usually these reports concentrate on prophecies of a forthcoming Armageddon but many also describe a dire contemporary situation.
[ترجمه ترگمان]معمولا این گزارش ها بر prophecies یک نبرد قاطع در آینده تمرکز دارند، اما بسیاری از آن ها وضعیت بحرانی معاصر را توصیف می کنند
[ترجمه گوگل]معمولا این گزارش ها بر روی نبوت های آرماگدون آینده تمرکز می کنند، اما بسیاری نیز وضعیت شگرفی معاصر را توصیف می کنند

13. Montana officials have responded to Mrs Prophet's ideas of Armageddon like battle-hardened bureaucrats.
[ترجمه ترگمان]مقامات مونتانا برای مبارزه قاطع و قاطع خود نسبت به مبارزه قاطع علیه غول های مبارز و خشن واکنش نشان داده اند
[ترجمه گوگل]مقامات مونتانا به ایده های پیامبر (ص) از آرماگدون مانند بوروکرات های سخت گیر جنگی پاسخ داده اند

14. Mr McCain's choice of Sarah Palin as his running - mate has turned the defeat into Armageddon.
[ترجمه ترگمان]انتخاب آقای مک کین از سارا پالین به عنوان نامزد انتخاباتی اش، این شکست را به خیر و خیر تبدیل کرده است
[ترجمه گوگل]انتخاب آقای سارا پیلین، آقای مک کین، به عنوان سرپرست او، این شکست را به آرماگدون تبدیل کرده است

15. But would such a sleight of hand really stand up to legal scrutiny in the aftermath of Armageddon?
[ترجمه ترگمان]اما آیا چنین تردستی واقعا برای موشکافی قانونی پس از نبرد قاطع و قاطع در نظر گرفته می شود؟
[ترجمه گوگل]اما آیا چنین دستاوردی دست واقعا در معرض بررسی قانونی پس از آرماگدون است؟

پیشنهاد کاربران

نام نبرد یا جنگی در آخر الزمان

noun
: a final destructive battle or conflict
[singular]
trying to avoid/avert the threat of a nuclear Armageddon [=a nuclear war that would destroy the world]
[noncount]
the threat of nuclear Armageddon

مبارزه ی خطرناک و مخرب نهایی
مبارزه بین خیر و شر در قیامت ( on doomsday )

armageddon
واژه ای اِبری با ریشه ای پارسی :
حارِ مَجِدون
حار : ریشه یِ واژه هایِ حارّه، حَرارَت. . . که هَنباز یا بَرگِرِفته شُده اَز آر ، ایر ، هیر ، . . . به مینه یِ خورشید ، نیر ( نور ) ، گَرما اَست.
مَجِد < مَزد< مَزدا <مَز - دا< مَز= مَه، مَس، مَگ= بُزُرگ
- اون = پَسوندِ اَفزونی
armageddon = آرمَزداگان/ هیرمَزداگان


کلمات دیگر: