کلمه جو
صفحه اصلی

aryan


معنی : زبان اریایی، اریایی، از نژاد اریایی
معانی دیگر : نژاد آریایی، آریان، سفیدپوست غیر یهودی (به ویژه در اصطلاح نازی ها)، هند و اروپایی

انگلیسی به فارسی

آریایی، زبان آریایی، از نژاد آریایی


آریایی، زبان اریایی، اریایی، از نژاد اریایی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person belonging to or claiming to be a descendant of the prehistoric peoples who spoke the hypothetical parent language of Indo-Europeans.

(2) تعریف: in Nazi doctrine, a Caucasian of non-Jewish, esp. Nordic, descent.
صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or pertaining to the Aryans.

(2) تعریف: in Nazi doctrine, of or pertaining to a Caucasian of non-Jewish descent; Nordic.

• member of or descended from a people who spoke indo-european languages; non-jewish caucasian (according to nazi doctrine)
of or pertaining to a people who spoke indo-european languages; of or pertaining to the aryans

مترادف و متضاد

زبان اریایی (اسم)
aryan

اریایی (صفت)
aryan

از نژاد اریایی (صفت)
aryan

جملات نمونه

1. For Leese, the Nordic or Aryan was the sole creator of culture and civilization.
[ترجمه ترگمان]برای Leese، اسکاندیناوی یا آریایی تنها خالق فرهنگ و تمدن بود
[ترجمه گوگل]برای لیس، نروژی یا آریایی تنها خالق فرهنگ و تمدن بود

2. The hierarchy of race with Aryans or Anglo-Saxons at its apex was under threat of contamination from the supposed lesser breeds.
[ترجمه ترگمان]سلسله مراتب نژاد با Aryans یا Anglo - Saxons در راس آن تحت تهدید آلودگی از نژاده ای lesser قرار داشت
[ترجمه گوگل]سلسله مراتب مسابقه با آریایی ها یا آنگلوساکسون ها در انتهای آن تحت تهدید آلودگی قرار گرفتند

3. And can the Aryans be considered a race at all?
[ترجمه ترگمان]و آیا Aryans می تواند به عنوان یک نژاد در نظر گرفته شود؟
[ترجمه گوگل]و آیا آریایی ها می توانند مسابقه ای را در نظر بگیرند؟

4. Only the Basques resisted the conquering Aryan speech.
[ترجمه ترگمان]تنها the در برابر the conquering ایستادگی کردند
[ترجمه گوگل]فقط باسک ها در برابر سخنان آریایی فاتح مقاومت کردند

5. Other families, besides the Aryan, may now be resorted to for the desired information.
[ترجمه ترگمان]دیگر خانواده ها، به غیر از آریایی، ممکن است برای اطلاعات مورد نظر متوسل شوند
[ترجمه گوگل]خانواده های دیگر، علاوه بر آریایی ها، اکنون می توانند برای اطلاعات مورد نظر استفاده کنند

6. He believed that this ancient Aryan sign brought prosperity and victory.
[ترجمه ترگمان]او معتقد بود که این نشانه باستانی آریایی، کامیابی و پیروزی را به ارمغان آورده است
[ترجمه گوگل]او معتقد بود که این علامت آریایی باستانی، رفاه و پیروزی را به ارمغان آورد

7. Like Aryan, the reconstructed vocabulary of early Munda does not reflect the Harappan culture. So its candidacy for being the language of the Indus Civilization is dim.
[ترجمه ترگمان]مانند آریایی، دایره reconstructed موندا اولیه، فرهنگ Harappan را منعکس نمی کند پس نامزدی آن برای زبان تمدن سند مبهم است
[ترجمه گوگل]مانند آریایی، واژگان بازسازی اولیه Munda، فرهنگ هاراپن را منعکس نمی کند بنابراین نامزدی بودن آن برای زبان تمدن Indus کم است

8. The first ascertained appearance of the Aryan family was in connection with the domestic animals.
[ترجمه ترگمان]اولین ظهور خانواده آریایی در ارتباط با حیوانات خانگی بود
[ترجمه گوگل]نخستین تشخیص ظاهر خانواده آریایی در ارتباط با حیوانات خانگی بود

9. BCE : India - The Aryan Hindus occupy Ceylon.
[ترجمه ترگمان]پیش از میلاد: هندوستان - هندوها سیلان را اشغال کردند
[ترجمه گوگل]پیش از میلاد: هندوستان - هندوانههای آریایی اشغال سیلان

10. Chamberlain, who promoted the great Aryan personality, was a key figure for Hitler.
[ترجمه ترگمان]Chamberlain که شخصیت آریایی مردم را تبلیغ می کرد، یک شخصیت کلیدی برای هیتلر بود
[ترجمه گوگل]چمبرلین، که شخصیت بزرگ آریایی را ارتقا داد، یک شخصیت کلیدی برای هیتلر بود

11. The original Aryan gods were not expected to work miracles or control men's lives.
[ترجمه ترگمان]خدایان اصیل آریایی، انتظار نداشتند که معجزه کنند یا زندگی مردان را کنترل کنند
[ترجمه گوگل]خدایان اصلی آریایی انتظار نداشتند که معجزه کنند و یا زندگی انسان را کنترل کنند

12. Heinrich Himmler was the chief architect of that nightmare, He shared Hitler's obsession with an Aryan master race, Together they manufactured the genocide of the Final Solution.
[ترجمه ترگمان]هاینریش Himmler معمار اصلی آن کابوس بود، و در تلاش هیتلر با یک نژاد برتر آریایی سهیم بود، و آن ها با هم نسل کشی راه حل نهایی را تولید کردند
[ترجمه گوگل]هاینریش هیملر معمار اصلی این کابوس بود، او وسواس هیتلر را با یک مسابقه استراتژی آریایی به اشتراک گذاشت، در عین حال نسل کشی راه حل نهایی را تولید کردند

13. The bride and groom-to-be swore they were "of complete Aryan descent" and had "no hereditary disease to exclude their marriage. "
[ترجمه ترگمان]عروس و داماد سوگند خوردند که \"تبار کامل آریایی\" هستند و \" هیچ بیماری ارثی برای محروم کردن ازدواج آن ها وجود ندارد \"
[ترجمه گوگل]عروس و داماد می بایست سوگند یاد کنند که آنها 'کامل نژاد آریایی' بودند و 'هیچ بیماری ارثی برای ازدواجشان محروم نبودند '

14. Jesse Owens an African American athlete who won four gold medals in track-and-field at the 1936 Olympics in Berlin and put to shame Hitler's Aryan superiority message.
[ترجمه ترگمان]جسی اونز یک ورزش کار آمریکایی اهل آفریقای جنوبی است که در المپیک ۱۹۳۶ در برلین چهار مدال طلا کسب کرد و پیام برتری آریایی توسط هیتلر را مطرح کرد
[ترجمه گوگل]جسی اوونز یک ورزشکار آمریکایی آفریقایی آمریکایی است که چهار مدال طلا را در مسابقات المپیک 1936 در برلین به دست آورد و از برتری بیش از حد آریایی هیتلر خشمگین شد

15. The actual Huns disappear from history, mixed into the surrounding more numerous Aryan - speaking populations.
[ترجمه ترگمان]The واقعی از تاریخ محو می شوند و در اطراف جمعیت more numerous مختلف مخلوط می شوند
[ترجمه گوگل]هونهای واقعی از تاریخ ناپدید می شوند، جمعیت هایی که بیشتر به زبان آرامی صحبت می کنند در اطراف آنها قرار دارد

پیشنهاد کاربران

از تبار آریایی، آریایی: )

مرد سفید پوست آریایی، مرد اصیل آریایی

سفید پوست آریایی
( در ضمن اسم شوهرآینده منم آرین هست )



کلمات دیگر: