کلمه جو
صفحه اصلی

lime


معنی : لیموترش، اهک، سنگ اهک، اهک زنی، چسب، کشمشک، ابستن کردن، چسبناک کردن، چسبناک کردن اغشتن، با اهک کاری سفید کردن
معانی دیگر : آهک زدن به، آهک پوش کردن، آهک مالی کردن، (با آهک مالی) سفید کردن، آهک (به فرمول cao - اکسید کلسیم)، جیر، آهکی، آهک مانند، سنگ آهک، ته نشست آهکی (درون لوله ها و غیره)، سمنت کردن، با سیمان محکم کردن، (با آهک چسبناک) پرنده گرفتن یا به دام انداختن، دام آهکی، پادام (birdlime هم می گویند)، (از ریشه ی فارسی)، (گیاه شناسی) درخت لیمو ترش (citrus aurantifolia)، (رنگ) زرد مایل به سبز، رجوع شود به: linden، عصاره لیموترش

انگلیسی به فارسی

(برای به دام انداختن پرنده) چسب، سریش


آهک زدن (به)، آهکی کردن


(شاخه) چسب زدن (به)، (پرنده) با چسب به دام انداختن یا گرفتن


(گیاه‌شناسی) لیمو ترش، لیمو شیرازی، درخت لیمو (تُرش)


(گیاه‌شناسی) (درخت) نمدار، (درخت) زیرفون


اهک، لیموترش، چسب، سنگ اهک، کشمشک، اهک زنی، چسبناک کردن، چسبناک کردن اغشتن، ابستن کردن، با اهک کاری سفید کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of various forms of calcium oxide, a whitish powder or granular substance used in mortars and cement, making steel and paper, and improving acidic soils.

(2) تعریف: see birdlime.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: limes, liming, limed
(1) تعریف: to spread lime or other calcium compounds on, as in treating soil or whitewashing.

(2) تعریف: to catch or capture with, or as though with, birdlime.
اسم ( noun )
(1) تعریف: a small green citrus fruit similar to a lemon.

(2) تعریف: a tree that bears this fruit.
اسم ( noun )
• : تعریف: any of several European linden trees.

• calcium oxide, white alkaline substance obtained by heating calcium carbonate at high temperatures (used in building and agriculture); quicklime; small green citrus fruit with juicy sour pulp
cover with lime, coat with a mixture of lime and water, whitewash; coat with birdlime; catch using birdlime
a lime is a large tree. it has pale green leaves and edible fruit.
a lime is a small, round, citrus fruit with dark green skin that grows on lime trees.
lime or lime juice is a non-alcoholic drink that is made from the juice of limes.
lime is also a chemical substance which is used in cement, in whitewash, and as a fertilizer.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] آهک (به فرمول Cao اکسید کلسیم )، جیر
[عمران و معماری] آهک
[مهندسی گاز] آهک، آهکزدن
[نساجی] آهک - اکسید کلسیم

مترادف و متضاد

لیموترش (اسم)
lime, lemon

اهک (اسم)
lime

سنگ اهک (اسم)
lime, limestone

اهک زنی (اسم)
lime

چسب (اسم)
paste, glue, birdlime, lime, gum, mucilage, gluten

کشمشک (اسم)
birdlime, lime

ابستن کردن (فعل)
lime, knock up, fecundate, impregnate, inseminate

چسبناک کردن (فعل)
stick, lime

چسبناک کردن اغشتن (فعل)
lime

با اهک کاری سفید کردن (فعل)
lime

جملات نمونه

1. lime juice
آب لیمو

2. lime may slake in moist air
آهک ممکن است در هوای مرطوب آبدیده شود.

3. dried lime
لیمو عمانی

4. quick lime
آهک زنده

5. the acidity of lime juice
ترشی آب لیمو

6. a mixture rich in lime
یک آمیزه ی پر آهک

7. gin and tonic and a slice of lime
جین و تونیک و یک قاچ لیموترش

8. julie seasoned the food with onions, garlic, and lime juice
جولی خوراک را با پیاز و سیر و آبلیمو چاشنی زد.

9. Acidity in soil can be neutralized by spreading lime on it.
[ترجمه ترگمان]اسیدیته در خاک می تواند با گسترش lime روی آن خنثی شود
[ترجمه گوگل]اسیدیته در خاک می تواند با انتشار آهک بر روی آن خنثی شود

10. The lime water has turned cloudy, therefore carbon dioxide has been produced during the experiment.
[ترجمه ترگمان]آب لیمو مات شده است، بنابراین کربن دی اکسید در طی این آزمایش تولید شده است
[ترجمه گوگل]آب آهکی ابری شده است، بنابراین دی اکسید کربن در طول آزمایش تولید شده است

11. Serve the dish garnished with wedges of lime.
[ترجمه ترگمان]غذا را با برش های لیموترش سرو کنید
[ترجمه گوگل]ظرف را با گوه های آهک خرد کنید

12. The movie starred Orson Welles as Harry Lime.
[ترجمه ترگمان]فیلم Orson ولس در نقش هری Lime بازی کرد
[ترجمه گوگل]این فیلم ستاره دار Orson Welles به عنوان هری لیمو است

13. Lime was used to neutralize the acidity of the soil.
[ترجمه ترگمان]برای خنثی کردن the خاک عادت شده بود
[ترجمه گوگل]آهک برای خنثی کردن اسیدیته خاک مورد استفاده قرار گرفت

14. If your soil is very acid, add lime.
[ترجمه ترگمان]اگر خاک شما بسیار اسیدی است، لیمو را اضافه کنید
[ترجمه گوگل]اگر خاک شما بسیار اسیدی است، آهک اضافه کنید

15. The contrast between the lime green and the rose pink was striking.
[ترجمه ترگمان]کنتراست بین سبز لیمویی و صورتی که گل رز داشت قابل توجه بود
[ترجمه گوگل]کنتراست بین سبز لیمو و گل رز صورتی قابل توجه بود

16. We shall continue to ask lime to investigate this matter.
[ترجمه ترگمان]ما همچنان از لیمو می خواهیم تا درباره این موضوع تحقیق کند
[ترجمه گوگل]ما همچنان از آهک بخواهیم تا این موضوع را مورد بررسی قرار دهد

17. Lime lights were also used for magic lantern shows until they were superseded by the carbon arc.
[ترجمه ترگمان]چراغ های Lime نیز برای نشان دادن نور فانوس مورد استفاده قرار گرفتند تا زمانی که با کمان کربنی جایگزین شدند
[ترجمه گوگل]چراغ های لیمو برای نشان دادن فانوس های جادویی استفاده می شود تا زمانی که توسط قوس کربن جایگزین شوند

slaked lime

آهک کشته، آهک آب‌دیده، آهک مرده، آهک شکفته


پیشنهاد کاربران

لیمو ترش ( سبز رنگ )

لیمو سبز

آهک

کود، سریشم

لیموی ترش سبز

لیمو عمانی

زرد کم رنگ مایل به سبز

در اصل به معنی اهک یا اهک پاشی است که خب کاربرد اهک به عنوان کود هستش نه اینکه این لغت به معنی کود باشه. . . و اینکه لیمو عمانی نزدیک ترین معنی میشه بهش

رنگ سبز مایل به زرد روشن

سبز مایل به لیمویی یا سبز فسفری 🟢


کلمات دیگر: