کلمه جو
صفحه اصلی

mezzanine


معنی : اشکوب کوتاه، نیم اشکوب
معانی دیگر : (در تالارهای نمایش و غیره) میان اشکوب، (در برخی تئاترها) چند ردیف اول بالکن، نیم اشکوب که میان دو طبقه ساختمان واقع باشد

انگلیسی به فارسی

اشکوب کوتاه، نیم اشکوب که میان دو طبقه ساختمان واقع باشد، نیم اشکوب


مزرعه، اشکوب کوتاه، نیم اشکوب


انگلیسی به انگلیسی

• low or partial story that is just above the ground floor
a mezzanine is a small floor which is built between two stories in a building, for example between the ground floor and the first floor.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] نیم آشکوب

مترادف و متضاد

اشکوب کوتاه (اسم)
mezzanine

نیم اشکوب (اسم)
mezzanine

جملات نمونه

1. You can look down from the mezzanine into the ground floor lobby.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید از هر سه طبقه پایین به سالن طبقه همکف نگاه کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید از مززنین به سمت لابی طبقه اول نگاه کنید

2. The shoe department is on the mezzanine floor.
[ترجمه ترگمان] بخش کفش روی زمین mezzanine
[ترجمه گوگل]بخش کفش در کف مازناین است

3. A maid's room on the upper mezzanine floor north side.
[ترجمه ترگمان]اتاق یک خدمتکار در طبقه بالای طبقه بالای برج شمالی است
[ترجمه گوگل]یک اتاق خدمتکار در قسمت شمالی بالزای مازنین

4. We have to move upstairs to the mezzanine just so we can hear ourselves over the din.
[ترجمه ترگمان]ما باید از طبقه بالا به طبقه بالا برویم تا بتوانیم صدای خود را از بالای سر و صدا بشنویم
[ترجمه گوگل]ما باید به طبقه بالا به سمت مازانین حرکت کنیم، بنابراین ما می توانیم خودمان را در مورد دین بشنویم

5. The cafe was on the mezzanine.
[ترجمه ترگمان]کافه در طبقه mezzanine بود
[ترجمه گوگل]کافی نت روی نیمکت بود

6. On the mezzanine again, she turned and looked back, down into the conservatory.
[ترجمه ترگمان]در طبقه بالا، دوباره برگشت و به پشت سرش نگاه کرد، به گلخانه رفت
[ترجمه گوگل]بر روی مزرعه مجددا، او تبدیل شد و به عقب نگاه کرد، به داخل سالن

7. Peering over the balustrade of the mezzanine, Anne saw a huge conservatory, thronged with man-sized plants.
[ترجمه ترگمان]آن ها از روی نرده ها به دقت نگاه می کردند، آن یک گلخانه بزرگ دیده می شد که به اندازه یک گیاه بزرگ پر شده بود
[ترجمه گوگل]آن را دیدگاه های زیادی در مورد نرده های نازک، آن را دیدم یک سالن بزرگ، که با گیاهان اندازه گیری مردانه

8. Mezzanine structure is make up of steel column, floor beam, meal deck, etc.
[ترجمه ترگمان]ساختار Mezzanine از ستون فولادی، تیر زمین، عرشه غذا و غیره ساخته شده است
[ترجمه گوگل]ساختار مازناین از ستون های فولادی، پرچم طبقه، عرشه غذا و غیره تشکیل شده است

9. We provide mezzanine capital to small and mid - sized companies.
[ترجمه ترگمان]ما سرمایه mezzanine را به شرکت های کوچک و متوسط می دهیم
[ترجمه گوگل]ما سرمایه کمپانی را برای شرکت های کوچک و متوسط ​​عرضه می کنیم

10. John Edwards'office is on a mezzanine floor with a window overlooking the factory.
[ترجمه ترگمان]دفتر جان ادواردز در یک طبقه mezzanine با پنجره ای مشرف به کارخانه قرار دارد
[ترجمه گوگل]جان ادواردز آفیس بر روی کف مازندری با یک پنجره مشرف به کارخانه است

11. Mezzanine capital for leveraged Acquisition and Recapitalization including manufacturing, consumer products and services, business services.
[ترجمه ترگمان]سرمایه Mezzanine برای اکتساب و اکتساب leveraged شامل تولید، محصولات مصرفی و خدمات، خدمات تجاری
[ترجمه گوگل]پیمان مازنین برای جذب سرمایه و بازخرید از جمله تولید، محصولات مصرفی و خدمات، خدمات کسب و کار

12. A mezzanine floor, eyes suddenly a bright : a 6-month-old baby while lying in a baby bed, a pair of shiny eyes looking uplift us.
[ترجمه ترگمان]یک طبقه از هر طبقه، چشم هایش ناگهان نوری درخشان به چشم می خورد: یک بچه ۶ ماه در حالی که در تخت بچه خوابیده بود، یک جفت چشم براق ما را بالا می برد
[ترجمه گوگل]کف مازانین، چشم ناگهانی روشن: یک کودک 6 ماهه در حالی که در بستر کودک دروغ می گوید، یک جفت چشم براق به دنبال ما بالا بردن

13. Mezzanine Financing based on cash flow and future outlook of the company ( warrants usually required ) .
[ترجمه ترگمان]تامین مالی مبتنی بر جریان نقدی و چشم انداز آینده شرکت (تضمین معمولا مورد نیاز است)
[ترجمه گوگل]مازناین تأمین مالی براساس جریان نقدی و چشم انداز آینده شرکت (وعده ها معمولا مورد نیاز است)

14. I still have a few seats in the mezzanine.
[ترجمه ترگمان] من هنوز چند تا صندلی تو the دارم
[ترجمه گوگل]من هنوز چند کرسی در مزارع دارم

پیشنهاد کاربران

ساختمان دوبلکس

نوعی ازوام یا تامین اعتبار
Mezzanine debt، Mezzanine capital

بینابین
ثانویه

نیم طبقه ی فلزی
( که قابل حمل و جابجایی عه )


کلمات دیگر: