کلمه جو
صفحه اصلی

masonry


معنی : بناء، بنایی
معانی دیگر : سنگ کاری، دست ساخت بنا، ساختمان

انگلیسی به فارسی

بنایی


مصالح ساختمانی، بنایی، بناء


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: masonries
(1) تعریف: work done by a mason, such as stonework or brickwork.

- a masonry wall
[ترجمه ترگمان] یک دیوار سنگی
[ترجمه گوگل] دیوار سنگ تراشی

(2) تعریف: the occupation of a mason.

• brickwork, stonework, mason's (builder's) trade
masonry is the bricks or pieces of stone which form part of a wall or building.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] بنایی - مصالح بنایی - زاویی - مصالح ساختمانی

مترادف و متضاد

بناء (اسم)
base, building, structure, mason, establishment, masonry

بنایی (اسم)
masonry

جملات نمونه

1. The fall of masonry crushed the old man in the old house.
[ترجمه ترگمان]سقوط، پیرمرد را در خانه قدیمی خرد کرده بود
[ترجمه گوگل]سقوط سنگ تراشی پیری را در خانه قدیمی فرو ریخت

2. The masonry at the crown of the arch is paler than on either curve.
[ترجمه ترگمان]سنگ تاج در تاج طاق paler از هر دو منحنی است
[ترجمه گوگل]سنگ تراشی در تاج قوس چشمانداز بالاتری نسبت به هر منحنی است

3. Twenty people were injured by falling masonry.
[ترجمه ترگمان]بیست نفر در اثر ریزش سنگ زخمی شدند
[ترجمه گوگل]بیست نفر در اثر سقوط سنگ بنای زخمی شدند

4. Several of the firefighters were injured by falling masonry.
[ترجمه ترگمان]تعدادی از آتش نشانان با سقوط سنگ زخمی شدند
[ترجمه گوگل]تعدادی از آتش نشانان در اثر سقوط سنگ بنای زخمی شدند

5. Several people were buried under falling masonry.
[ترجمه ترگمان]چندین نفر در زیر آوار دفن شدند
[ترجمه گوگل]چند نفر در زیر سنگ بنای سقوط دفن شدند

6. He acquired a knowledge of carpentry and masonry .
[ترجمه ترگمان]او از نجاری و نجاری اطلاعات کسب کرده بود
[ترجمه گوگل]او دانش نجاری و سنگ تراشی را به دست آورد

7. She was injured by falling masonry.
[ترجمه ترگمان]او با سقوط سنگ زخمی شد
[ترجمه گوگل]او توسط سقوط سنگ بنای مجروح شد

8. Shrieks rang out when sections of masonry crumbled under the impact of Federal shells.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که بخش هایی از ساختمان تحت فشار گلوله های توپ فدرال خرد شد، Shrieks زنگ زد
[ترجمه گوگل]زمانی که بخش های سنگ تراشی تحت تاثیر فضاهای فدرال فرو ریختند، جیغ زدند

9. Masonry is extraordinarily satisfactory in its way but it is inherently heavy and immobile.
[ترجمه ترگمان]فراماسونری در روش خود بسیار رضایت بخش است اما ذاتا سنگین و غیرمتحرک است
[ترجمه گوگل]مصالح ساختمانی فوق العاده رضایت بخش است، اما از لحاظ ذاتی سنگین و بی حرکت است

10. Most manufacturers describe their exterior wall paints as masonry paint.
[ترجمه ترگمان]اکثر تولیدکنندگان رنگ دیوار بیرونی خود را به عنوان رنگ آجر توصیف می کنند
[ترجمه گوگل]اکثر تولید کنندگان رنگ های دیوار بیرونی خود را به عنوان رنگ های سنگ تراشی توصیف می کنند

11. The two projects deal with masonry diaphragm wall construction and off-the-frame clay brickwork cladding to framed construction.
[ترجمه ترگمان]این دو پروژه با ساخت دیوار دیافراگم بنایی و روکش فلزی و روکش فلزی با قاب کناری سروکار دارند
[ترجمه گوگل]این دو پروژه با ساخت دیوار دیافراگم سنگ تراشی و روکش فلزی آجر خاکی به فریم ساخته می شوند

12. Stormshield is an acrylic-based masonry paint, available in either smooth or textured finish, in a range of colours.
[ترجمه ترگمان]Stormshield یک رنگ سنگ تراشی مبتنی بر آکریلیک است که در هر یک از رنگ های صاف یا با بافت دار موجود است
[ترجمه گوگل]Stormshield یک رنگ بنفش مبتنی بر اکریلیک است که در رنگهای صاف یا بافتی موجود است

13. In addition the Roman masonry below is suffering from sulphate attack aggravated by the recent use of cement mortar and render.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر سازه های رومی در پایین، از حمله سولفات به استفاده اخیر از ملات سیمان و render رنج می برند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، سنگ تراشی رومی در زیر از حمله سولفات که از استفاده اخیر از ملات سیمان و رندر کاسته می شود، رنج می برد

14. They can be fixed directly to masonry.
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند مستقیما به سنگ ثابت شوند
[ترجمه گوگل]آنها می توانند به طور مستقیم به سنگ تراشی ثابت شوند

پیشنهاد کاربران

فراماسونری، سنگ، سنگ تراشی، بنایی، کار سنگ، قسمت سنگ کاری شده بنا


کلمات دیگر: