(به ویژه در بقایای ساختمان های نوسنگی و انسان های اولیه) کلان سنگ، خرسنگ، سنگ بزرگ، سنگ یادگاری
megalith
(به ویژه در بقایای ساختمان های نوسنگی و انسان های اولیه) کلان سنگ، خرسنگ، سنگ بزرگ، سنگ یادگاری
انگلیسی به فارسی
سنگ بزرگ،سنگ یادگاری
مگالیت
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: megalithic (adj.)
مشتقات: megalithic (adj.)
• : تعریف: a huge stone, esp. one used in prehistoric times as a monument.
• large stone used in prehistoric construction (archeology)
a megalith is a very large stone that stands on the ground and that is thought to have been put there by people a long time ago; a technical term.
a megalith is a very large stone that stands on the ground and that is thought to have been put there by people a long time ago; a technical term.
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] خرسنگ
[زمین شناسی] خرسنگ
[زمین شناسی] خرسنگ
جملات نمونه
1. The megaliths command our attention, inspiring us with awe and curiousity.
[ترجمه ترگمان]The توجه ما را به خود جلب می کنند و با کنجکاوی و کنجکاوی به ما الهام می کنند
[ترجمه گوگل]ماگلیتی ها توجه ما را جلب می کنند، ما را با هیجان و کنجکاوی الهام می بخشند
[ترجمه گوگل]ماگلیتی ها توجه ما را جلب می کنند، ما را با هیجان و کنجکاوی الهام می بخشند
2. A megalith forms a giant sculpture.
[ترجمه ترگمان]A یک مجسمه غول پیکر را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]یک مگالیت یک مجسمه غول پیکر تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]یک مگالیت یک مجسمه غول پیکر تشکیل می دهد
3. Visiting the megaliths, especially the circles, grounds us in the long and mysterious history of humanity.
[ترجمه ترگمان]ملاقات با megaliths، به خصوص دایره، ما را در تاریخ طولانی و مرموز بشریت به سر می برد
[ترجمه گوگل]بازدید از مگالیت ها، به خصوص حلقه ها، ما را در تاریخ طولانی و مرموز بشری به ما نشان می دهد
[ترجمه گوگل]بازدید از مگالیت ها، به خصوص حلقه ها، ما را در تاریخ طولانی و مرموز بشری به ما نشان می دهد
4. Not all megaliths align with the sky.
[ترجمه ترگمان]همه megaliths با آسمان همخوانی ندارند
[ترجمه گوگل]نه همه megaliths با آسمان سازگار است
[ترجمه گوگل]نه همه megaliths با آسمان سازگار است
5. A megalith marks a convergence point of Icy lines.
[ترجمه ترگمان]A نقطه هم گرایی خطوط یخی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]یک Megalith نقطه نقطه همگرا خطوط Icy را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]یک Megalith نقطه نقطه همگرا خطوط Icy را نشان می دهد
6. Hewlett Packard, one of the computer megaliths, is producing a new range of printers.
[ترجمه ترگمان]Hewlett Packard، یکی از the کامپیوتر، یک مجموعه جدید از چاپگرها را تولید می کند
[ترجمه گوگل]هیولت پاکارد، یکی از مگالیت های کامپیوتر، طیف وسیعی از پرینترها را تولید می کند
[ترجمه گوگل]هیولت پاکارد، یکی از مگالیت های کامپیوتر، طیف وسیعی از پرینترها را تولید می کند
7. A megalith pins down fluid Earth energy.
[ترجمه ترگمان]یک megalith با انرژی زمین مایع را به پایین پرت می کند
[ترجمه گوگل]یک مگالیت انرژی زمین مایع زمین را از بین می برد
[ترجمه گوگل]یک مگالیت انرژی زمین مایع زمین را از بین می برد
8. Questioning the tomb assumption for megaliths does not mean that people never thought of them as burial places.
[ترجمه ترگمان]پرسشگری فرض قبر برای megaliths به این معنا نیست که مردم هرگز به آن ها بعنوان محل دفن فکر نمی کنند
[ترجمه گوگل]پرسشی که در مورد مقبره برای مگالیت ها به چشم می خورد، به این معنی نیست که مردم هرگز از آنها به عنوان مکان دفن شناخته نمی شوند
[ترجمه گوگل]پرسشی که در مورد مقبره برای مگالیت ها به چشم می خورد، به این معنی نیست که مردم هرگز از آنها به عنوان مکان دفن شناخته نمی شوند
9. Unveiled in 198 the megaliths were an instant hit.
[ترجمه ترگمان]unveiled در ۱۹۸ یک لحظه به هم خورد
[ترجمه گوگل]در سال 1982 مگالیت ها به نمایش درآمدند
[ترجمه گوگل]در سال 1982 مگالیت ها به نمایش درآمدند
10. A megalith marks a place of sacred power in the Earth.
[ترجمه ترگمان]A جای قدرت مقدس در زمین را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]یک Megalith نشانه ای از قدرت مقدس در زمین است
[ترجمه گوگل]یک Megalith نشانه ای از قدرت مقدس در زمین است
11. Megaliths were smashed to make gate-posts or road-stone, blown up or pushed aside to clear space for the plough.
[ترجمه ترگمان]megaliths خرد شدند تا پست ها و یا سنگی را بسازند، منفجر شوند و یا به سمت فضای خالی برای گاو آهن رانده شوند
[ترجمه گوگل]Megaliths به منظور ایجاد دروازه یا سنگ جاده، انفجار و یا تحت فشار قرار دادند به کنار برای پاک کردن فضا برای شخم زدن
[ترجمه گوگل]Megaliths به منظور ایجاد دروازه یا سنگ جاده، انفجار و یا تحت فشار قرار دادند به کنار برای پاک کردن فضا برای شخم زدن
12. We be still megalith city the storage trade. "What Mr. "
[ترجمه ترگمان]ما هنوز هم شاهد تجارت در این شهر هستیم \"
[ترجمه گوگل]ما هنوز شهر مگالیت در تجارت ذخیره سازی هستیم 'چه آقای'
[ترجمه گوگل]ما هنوز شهر مگالیت در تجارت ذخیره سازی هستیم 'چه آقای'
13. Have the diameter the megalith of extra than 100 rices, there is also the stone head of fist size, an eye hopes to go, in increase to a rock is still a rock.
[ترجمه ترگمان]اگر قطری بیش از ۱۰۰ rices داشته باشد، یک چشم سنگی با اندازه مشت نیز وجود دارد که یک چشم امید به رفتن دارد، تا به سنگی که هنوز سنگ است، افزایش یابد
[ترجمه گوگل]قطر مگالیت بیش از 100 برنج وجود دارد، همچنین سر سر سنگ مشت اندازه وجود دارد، چشم امید به رفتن است، در حال افزایش به سنگ هنوز سنگ است
[ترجمه گوگل]قطر مگالیت بیش از 100 برنج وجود دارد، همچنین سر سر سنگ مشت اندازه وجود دارد، چشم امید به رفتن است، در حال افزایش به سنگ هنوز سنگ است
14. There is a megalith in the middle of the river.
[ترجمه ترگمان]در وسط رودخانه یک megalith وجود دارد
[ترجمه گوگل]در وسط رودخانه یک مگالیت وجود دارد
[ترجمه گوگل]در وسط رودخانه یک مگالیت وجود دارد
پیشنهاد کاربران
megalith ( باستانشناسی )
واژه مصوب: خرسنگ
تعریف: سنگ بزرگ و نتراشیده ای که با برافراشتن مجموعه ای از آنها ساختارهایی ابتدایی با مقاصد آیینی به وجود می آوردند
واژه مصوب: خرسنگ
تعریف: سنگ بزرگ و نتراشیده ای که با برافراشتن مجموعه ای از آنها ساختارهایی ابتدایی با مقاصد آیینی به وجود می آوردند
کلمات دیگر: