1. chocolate bar
تکه ی شکلات
2. chocolate sprinkles
دانه های ریز شکلات
3. chocolate with cream filling
شکلات خامه دار
4. a chocolate cake
کیک شکلاتی
5. a chocolate chip
ریز دانه ی شکلات
6. a chocolate taste
طعم شکلات
7. laminated chocolate cake
کیک شکلاتی لایه لایه
8. plain chocolate
شکلات ساده (بی شیر)
9. milk and chocolate
شیر و شکلات
10. the last chocolate in the box
آخرین شکلات توی جعبه
11. i really dig chocolate
من واقعا از شکلات خوشم می آید.
12. the cake was coated with chocolate and capped with a sour cherry
کیک با لایه ای از شکلات پوشیده شده بود و آلبالویی بر نوک آن قرار داشت.
13. the foil (wrapped) around a chocolate bar
زرورق دور یک قطعه شکلات
14. they were wrapping pieces of chocolate in colored paper
قطعات شکلات را در کاغذهای رنگین می پیچیدند.
15. the cake had alternate layers of chocolate and vanilla
کیک یک در میان از لایه های شکلات و وانیل درست شده بود.
16. i tried to appease the child with a chocolate
سعی کردم که با شکلات از کودک دلجویی کنم.
17. Which flavor do you want - chocolate or vanilla?
[ترجمه ترگمان]کدوم مزه می خوای؟ شکلات یا وانیل؟
[ترجمه گوگل]کدام عطر و طعم شما می خواهید - شکلات یا وانیل؟
18. I only had a little chocolate to sustain me on my walk.
[ترجمه ترگمان]من فقط یه خورده شکلات خوردم که منو تو راه رفتن نگه داره
[ترجمه گوگل]من فقط یک شکلات کوچک برای نگه داشتن من در راه رفتن من بود
19. Pure strong chocolate, just like the taste of love to be the first tastes good.
[ترجمه ترگمان]شکلات قوی خالص، درست مثل مزه عشق برای اولین مزه
[ترجمه گوگل]شکلات قوی خالص، درست مثل طعم و مزه عشق برای اولین بار طعم خوب است
20. The supermarket is giving away a bar of chocolate to everyone who comes today.
[ترجمه ترگمان]سوپرمارکت زنجیره ای از شکلات را به همه می دهد که امروز می آیند
[ترجمه گوگل]سوپرمارکت یک دسته از شکلات را به هر کسی که امروز می آید می دهد
21. Sprinkle chocolate on top of the cake.
[ترجمه ترگمان]شکلات را روی قسمت بالای کیک بریزید
[ترجمه گوگل]شکلات را روی کیک بریزید
22. I merely looked at the chocolate; I did not eat it.
[ترجمه ترگمان]فقط به شکلات نگاه کردم؛ آن را نخوردم
[ترجمه گوگل]من فقط به شکلات نگاه کردم من آن را نمی خوردم
23. He broke off a few squares of chocolate.
[ترجمه ترگمان]چند تکه شکلات از هم جدا کرد
[ترجمه گوگل]او چند مربع شکلات را شکست
24. He was chomping away on a bar of chocolate.
[ترجمه ترگمان] داشت روی یه بار شکلات گاز می زد
[ترجمه گوگل]او در یک نوار شکلات دور زد
25. It was the first chocolate he'd tasted for over a year, so he savoured every mouthful.
[ترجمه ترگمان]این اولین شکلات بود که بیش از یک سال چشیده بود، بنابراین از هر لقمه لذت می برد
[ترجمه گوگل]این اولین شکلات بود که او بیش از یک سال خوابیده بود، بنابراین او هر زگیل را دوست داشت
26. She cut herself a great wodge of chocolate cake.
[ترجمه ترگمان]یک کیک شکلاتی بزرگ از کیک شکلاتی بیرون آورد
[ترجمه گوگل]او خودش را یک کیک شکلاتی بزرگ بریده است