کلمه جو
صفحه اصلی

working hours

انگلیسی به انگلیسی

• period of time during which one works

جملات نمونه

1. Don't lounge away your working hours.
[ترجمه ترگمان] ساعات کاری - ت رو دور نکن
[ترجمه گوگل]ساعات کار خود را به آرامی نگذارید

2. What we do during our working hours determines what we have; what we do in our leisure hours determines what we are.
[ترجمه ترگمان]کاری که ما در ساعات کاری خود انجام می دهیم، همان چیزی است که ما داریم؛ کاری که در ساعات فراغت انجام می دهیم، مشخص می کند که ما چه هستیم
[ترجمه گوگل]آنچه در طول ساعات کاری ما انجام می دهیم آنچه را که داریم تعیین می کنیم آنچه که ما در اوقات فراغتمان انجام می دهیم، تعیین می کند که چه چیزی هستیم

3. The union is in dispute with management over working hours.
[ترجمه ترگمان]این اتحادیه در حال مشاجره با مدیریت در طول ساعات کاری است
[ترجمه گوگل]این اتحادیه با مداخله در ساعتهای کاری اختلاف نظر دارد

4. Working hours must not exceed 42 hours a week.
[ترجمه ترگمان]ساعات کاری نباید بیش از ۴۲ ساعت در هفته تجاوز کند
[ترجمه گوگل]ساعات کار نباید بیش از 42 ساعت در هفته باشد

5. We are prohibited from drinking alcohol during working hours.
[ترجمه ترگمان]ما از نوشیدن الکل در ساعات کاری منع شده بودیم
[ترجمه گوگل]ما در طول ساعات مشروبات الکلی مشروبات الکلی ممنوع است

6. Most people now enjoy shorter working hours and more leisure time .
[ترجمه ترگمان]بیشتر مردم در حال حاضر از ساعات کاری کوتاه تر و زمان فراغت بیشتر لذت می برند
[ترجمه گوگل]اکثر مردم در حال حاضر از ساعات کار کوتاه تر و اوقات فراغت بیشتر لذت می برند

7. People want to have more discretion over their working hours.
[ترجمه ترگمان]مردم می خوان بیشتر از ساعت ها کار کنن
[ترجمه گوگل]مردم می خواهند بیش از حد ساعات کاری خود را در اختیار داشته باشند

8. Staying late at the office to discuss shorter working hours rather defeats the object of the exercise!
[ترجمه ترگمان]دیر ماندن در دفتر برای بحث در مورد ساعات کاری کوتاه تر و نه شکست هدف تمرین!
[ترجمه گوگل]در اواخر اداره، برای بحث در مورد ساعات کاری کوتاهتر، و هدف از تمرین را شکست می دهد!

9. The new working hours aroused a lot of ill feeling at the factory.
[ترجمه ترگمان]ساعات کار جدید احساس بدی در کارخانه به وجود می آورد
[ترجمه گوگل]ساعت کار جدید باعث خستگی در کارخانه شد

10. Employees said they would prefer more flexible working hours.
[ترجمه ترگمان]کارکنان گفتند که آن ها ساعات کاری انعطاف پذیرتر را ترجیح می دهند
[ترجمه گوگل]کارکنان گفتند که ساعت کار انعطاف پذیر تر را ترجیح می دهند

11. The long working hours put a severe strain on employees.
[ترجمه ترگمان]ساعات کاری طولانی فشار شدیدی را بر کارمندان تحمیل می کند
[ترجمه گوگل]ساعت کار طولانی به کارکنان شدید شد

12. Flexible working hours could give working parents more time to spend with their children.
[ترجمه ترگمان]ساعات کاری انعطاف پذیر، زمان بیشتری برای گذراندن وقت با فرزندان خود فراهم می کنند
[ترجمه گوگل]ساعات کار انعطاف پذیر می تواند به والدین کارگری زمان بیشتری برای صرف کردن با فرزندان خود بدهد

13. The new working hours aroused a lot of bad feeling at the factory.
[ترجمه ترگمان]ساعات کار جدید احساس بدی در کارخانه به وجود می آورد
[ترجمه گوگل]ساعت کار جدید موجب احساس بدی در کارخانه شد

14. Some increase in working hours may soon be needed.
[ترجمه ترگمان]ممکن است برخی افزایش در ساعات کاری به زودی مورد نیاز باشد
[ترجمه گوگل]ممکن است برخی از افزایش ساعت کار ممکن است به زودی مورد نیاز باشد

15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

پیشنهاد کاربران

ساعت کاری

Office hours.
ساعات کاری


کلمات دیگر: