1. i disapprove of drinking and driving
من مخالف رانندگی در حال مستی هستم.
2. I disapprove of what you say, but I will defend to the death your right to say it.
[ترجمه مهدی] من با گفته شما مخالفم، ولی تا پای مرگ از حق سخن گفتن شما دفاع خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]من چیزی را که شما می گویید تایید نمی کنم، اما از مرگ خود دفاع خواهم کرد
[ترجمه گوگل]من از چیزی که شما می گویید ناراضی نیستید، اما من حق دفاع از حق خود را می گویم
3. I am sorry I must disapprove your action.
[ترجمه مهدی] متاسفم که باید عمل شما را رد کنم
[ترجمه ترگمان]من متاسفم که شما اقدام شما را تایید نخواهم کرد
[ترجمه گوگل]من متاسفم که باید اعمال شما را نپذیرفتم
4. I knew my parents would disapprove, but I went anyway.
[ترجمه ترگمان]می دانستم که پدر و مادرم مخالفت می کنند، اما به هر حال رفتم
[ترجمه گوگل]من می دانستم پدر و مادر من ناراضی هستند، اما من به هر حال رفتم
5. Most people disapprove of such violent tactics.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم با چنین تاکتیک های خشونت آمیز مخالف هستند
[ترجمه گوگل]اکثر مردم از چنین تاکتیک های خشونت آمیز حمایت می کنند
6. Her parents disapprove of her going to dances alone.
[ترجمه ترگمان]پدر و مادرش او را قبول نداشتند که تنها به مجالس رقص بروند
[ترجمه گوگل]والدینش او را تنها به رقص نمی برند
7. I strongly disapprove of under-age drinking.
[ترجمه ترگمان]من شدیدا مخالف مشروب خوردن هستم
[ترجمه گوگل]من به شدت از نوشیدن زیر سن جلوگیری میکنم
8. There are those who disapprove of all forms of gambling.
[ترجمه ترگمان]کسانی هستند که با همه نوع قمار مخالف هستند
[ترجمه گوگل]کسانی هستند که از هر نوع قمار حمایت می کنند
9. I disapprove of the depiction of violence on television.
[ترجمه ترگمان]من با نمایش خشونت در تلویزیون مخالف بودم
[ترجمه گوگل]من از توصیف خشونت در تلویزیون مخالفت نمیکنم
10. My parents disapprove of sex before marriage .
[ترجمه marjan] پدر و مادرم با سکس قبل از ازدواج مخالف بودند
[ترجمه ترگمان]پدر و مادرم قبل از ازدواج با هم سکس داشتن
[ترجمه گوگل]والدین من از قبل از ازدواج جنسیت را از بین نمیبرند
11. I disapprove of diets; it's better to eat sensibly.
[ترجمه ترگمان]من رژیم غذایی را قبول ندارم، بهتر است که عاقلانه غذا بخورم
[ترجمه گوگل]من از رژیم ها ناراضی هستم؛ بهتر است که غذا بخورید
12. He would doubtless disapprove of what Kelly was doing.
[ترجمه ترگمان]مسلما به کاری که \"کلی\" می کرد تایید نمی کرد
[ترجمه گوگل]او بدون تردید از آنچه کلی انجام داد ناراضی بود
13. The workers strongly disapprove of the firm's new methods on the assembly line.
[ترجمه ترگمان]کارگران به شدت از روش های جدید شرکت در خط مونتاژ مخالف هستند
[ترجمه گوگل]کارگران به شدت از روش های جدید شرکت در خط مونتاژ پشتیبانی نمی کنند
14. Animal conservationists disapprove of experimenting on animals.
[ترجمه ترگمان]طرفداران حفاظت از حیوانات از آزمایش بر روی حیوانات مخالف هستند
[ترجمه گوگل]متخصصین حیوانات از تجربیات روی حیوانات تجاوز نمی کنند
15. Tracey would strongly disapprove if he knew whom she was calling.
[ترجمه ترگمان]تریسی اگر بداند که او کیست، شدیدا مخالفت می کند
[ترجمه گوگل]تریسی بسیار متقاعد شد اگر می دانست چه کسی خواستار آن بود