کلمه جو
صفحه اصلی

chignon


معنی : گیسو، گیس پشت سر
معانی دیگر : حلقه یا گره گیسوی زنان که در پشت سر قرار دارد، جمع کردن و گره زدن مو، گیس جمع شده پشت سر

انگلیسی به فارسی

گیس (جمع شده) پشت سر، گیسو


chignon، گیسو، گیس پشت سر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: chignoned (adj.)
• : تعریف: a hairstyle in which a woman's long hair is coiled, rolled, or twisted and secured at the nape of the neck or back of the head.

• tight roll of hair worn high at the back of the head

مترادف و متضاد

گیسو (اسم)
hair, chignon

گیس پشت سر (اسم)
chignon

جملات نمونه

1. Her hair was screwed into a ballerina chignon and her wooden lips set in a smile of excessive sweetness.
[ترجمه ترگمان]موهایش را به صورت یک رقاص باله گره زده بود و لبان چوبی او لبخند شیرینی بر لب داشت
[ترجمه گوگل]موهایش به یک پانلوئورا میچرخید و لب های چوبیش را در لبخند شیرین فراوان قرار می داد

2. She had dark hair dressed in a chignon, contained in a net of black chenille beneath her pork-pie hat.
[ترجمه ترگمان]موهای تیره رنگی داشت که در زیر کلاه گوشت خوک که از شال گردنی سیاه پوشیده بود، پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او موهای تیره ای داشت که در زنجیر پوشانده شده بود، که در زیر چنایل سیاه و سفید زیر کلاه گوشت خوک خود قرار داشت

3. Hair swept into a chic chignon from just behind the fringe is let loose and combed close to the head.
[ترجمه ترگمان]مو به یک کلاه گیس شیک از پشت the آویزان شده و به سمت سر شانه زده می شود
[ترجمه گوگل]مو از یک قاشق چای خالص درست از پشت حصیری بیرون می آید و به سرش می رسد

4. Her blonde hair was pulled back into a smooth chignon and tied with a yellow silk bow.
[ترجمه ترگمان]موی بلوند او به صورتی صاف و صاف که با روبان ابریشمی زرد بسته شده بود، کشیده شد
[ترجمه گوگل]موهای بلوند او را به یک قاشق صاف کشیده و با یک کمان ابریشمی زرد پوشانده شده است

5. A strand of her dark hair has escaped from the chignon she wears.
[ترجمه ترگمان]طره ای از موهای سیاه او از the که می پوشد گریخته است
[ترجمه گوگل]رشتهی موهای تیره او از زنجیری که او می پوشد فرار کرده است

6. But for all the modesty of her spreading skirts, the demureness of hair netted smoothly into a chignon and the quietness of small white hands folded in her lap, her true self was poorly concealed.
[ترجمه ترگمان]اما برای همه حجب و حیای زنانه، موهای سیاه، نرم و نرم، نرم و نرم و نرم و نرم و لطیف که در دامن او جمع شده بود، خود واقعی جلوه می کرد
[ترجمه گوگل]اما برای همه عجیب و غریب دامنهای پرشور او، ریزش مو به صورت ضخیم و به آرامی دست های کوچک سفید پوشانده شده در دامانش فرو می ریزد، اما خود واقعی آن به وضوح پنهان شده است

7. He had moved the skies, the sea and the earth to find her, and there she was, more beautiful than ever, with a perfect black outfit, and a chignon that made her look like she was royalty.
[ترجمه ترگمان]آسمان را عوض کرده بود، دریا و زمین برای پیدا کردن او، و در آنجا، زیباتر از همیشه، با لباس سیاه و صورتی که قیافه او را به خود جلب کرده بود
[ترجمه گوگل]او آسمان، دریا و زمین را برای پیدا کردن او فرستاده بود، و او آنجا بود، زیبا تر از همیشه، با یک لباس کامل سیاه و سفید، و شینیون که او را به نظر می رسد مانند او royalty

8. Grandma Meagram sits trim and straight. Her hair is beautiful, white but stillslightly tinged with the red I have inherited from her, and perfectly coiledand pinned into a chignon.
[ترجمه ترگمان]مادربزرگ Meagram مرتب می نشیند و راست می نشیند موهایش زیبا و سفید و سفید است اما با سرخی خون که از او به ارث برده ام و کام لا به گیس بافته شده
[ترجمه گوگل]مادربزرگ Meagram نشسته trim and straight موهایش زیبا، سفید است، اما هنوز با رنگ قرمز که من از او به ارث برده ام، و به طور کامل coiledand به pigned به chignon

9. The new Mrs. Barack Obama wore her hair pulled back into a classic chignon for her wedding day.
[ترجمه ترگمان]خانم باراک اوباما جدید موهای خود را پوشید و برای روز عروسی به یک کلاه گیس کلاسیک تبدیل شد
[ترجمه گوگل]خانم باراک اوباما خانم جدید او را به عنوان یک جشن کلاسیک برای روز عروسیش کشیده است


کلمات دیگر: