کلمه جو
صفحه اصلی

disadvantageous


معنی : زیان اور، نا سودمند
معانی دیگر : نامساعد، ناسازگار، نایاور، مضر، زیان بخش

انگلیسی به فارسی

زیان‌آور، نامساعد


ناخوشایند، زیان اور، نا سودمند


انگلیسی به انگلیسی

• not advantageous, detrimental; characterized by the absence of equality
something that is disadvantageous to you puts you in a worse position than other people.

مترادف و متضاد

زیان اور (صفت)
bad, evil, detrimental, ill, maleficent, pernicious, disadvantageous, deleterious, malefic, tortious, nocuous, malignant

نا سودمند (صفت)
disadvantageous, inefficacious, inutile

detrimental, inconvenient


Synonyms: adverse, contrary, damaging, debit-side, deleterious, depreciative, depreciatory, derogatory, detracting, disparaging, downside, dyslogistic, harmful, hurtful, ill-timed, inexpedient, injurious, inopportune, objectionable, on the debit side, pejorative, prejudicial, slighting, uncomplimentary, unfavorable, unprofitable


Antonyms: advantageous, convenient, helpful, well-timed


جملات نمونه

1. a disadvantageous trait
ویژگی زیانبخش

2. his action was viewed in a disadvantageous light by many
خیلی هابه عمل او با نظر نامساعد نگریستند.

3. they found the terms of sale disadvantageous
در نظر آنان شرایط فروش مقرون به صرفه نبود.

4. The deal will not be disadvantageous to your company.
[ترجمه ترگمان]این معامله برای شرکت شما مضر نیست
[ترجمه گوگل]این معامله برای شرکت شما سودمند نخواهد بود

5. The Second World War started in the most disadvantageous possible way for the western powers.
[ترجمه ترگمان]جنگ جهانی دوم با بدترین شرایط ممکن برای قدرت های غربی آغاز شد
[ترجمه گوگل]جنگ جهانی دوم در راه نادرستی برای قدرت های غربی آغاز شد

6. In them the gene might have been positively disadvantageous because it left them less socially intuitive.
[ترجمه ترگمان]در آن ها ژن ممکن است به طور مثبت مضر باشد، زیرا آن ها را کم تر از لحاظ اجتماعی شهودی کرده است
[ترجمه گوگل]در آنها ژن ممکن است به طور مثبت ناسازگار باشد، زیرا آنها کمتر از نظر اجتماعی بصری مانده اند

7. The result was also disadvantageous for him personally.
[ترجمه ....] این نتیجه همچنین برای شخص او ناخوشایند بود.
[ترجمه ترگمان]این نتیجه برای او نیز مضر بود
[ترجمه گوگل]نتیجه نیز برای او شخصا ناخوشایند بود

8. Animals also restrain their aggression because it is disadvantageous to fight stronger opponents - it is better to run away.
[ترجمه ترگمان]حیوانات همچنین پرخاش خود را مهار می کنند زیرا برای مبارزه با مخالفان قوی تر بد است - بهتر است فرار کنیم
[ترجمه گوگل]حیوانات همچنین تجاوز خود را محدود می کنند؛ زیرا برای مبارزه با مخالفان قوی تر، مبارزه با آنها ضروری است؛ بهتر است فرار کنند

9. In the upper ten most people thought disadvantageous groups bashing a normal thing.
[ترجمه ترگمان]در میان ده نفر بالاتر این افراد فکر می کردند که این گروه ها به نظر یک چیز عادی به نظر می رسند
[ترجمه گوگل]در ده نفر از بیشتر افراد، گروه های نامطلوب یک چیز طبیعی را فکر می کردند

10. Meantime, they were disadvantageous in Britain - China trade undertaking huge trade deficit.
[ترجمه ترگمان]در عین حال، آن ها در تجارت بریتانیا و چین که منجر به کمبود شدید تجارت شد، مضر بودند
[ترجمه گوگل]در عین حال، آنها در بریتانیا ناکارآمد بودند - تجارت چین با کمبود عظیم تجاری مواجه شد

11. However, these solutions are disadvantageous in cost and complexity of technology.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این راه حل ها در هزینه و پیچیدگی تکنولوژی مضر هستند
[ترجمه گوگل]با این حال، این راه حل ها در هزینه و پیچیدگی تکنولوژی ناچیز است

12. A strategy can be advantageous when rare and disadvantageous when common.
[ترجمه ترگمان]یک استراتژی می تواند زمانی مفید واقع شود که موارد نادر و نادرست در هنگام اشتراک منافع مشترک باشند
[ترجمه گوگل]استراتژی می تواند سودمند باشد، زمانی که نادر و نامطلوب زمانی که رایج است

13. The polarized society is disadvantageous to social stability and development.
[ترجمه ترگمان]جامعه قطبی برای ثبات اجتماعی و توسعه مضر است
[ترجمه گوگل]جامعه پلاریزه به ثبات و توسعه اجتماعی بی ثبات است

14. In addition, pre-readers were more disadvantageous than novice readers in the verbal learning of bot. . .
[ترجمه ترگمان]به علاوه، قبل از اینکه خوانندگان تازه کار در یادگیری شفاهی بات موفق باشند، این افراد بسیار disadvantageous از خوانندگان تازه کار بودند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، پیش خوانندگان از دانش آموزان تازه کار در یادگیری کلامی در ربات بیشتر از این ناراضی بودند

15. Nucleate reagents are disadvantageous to obtain ideal surface microstructure of lithium matte glaze.
[ترجمه ترگمان]معرف های nucleate برای به دست آوردن ریزساختار سطحی ایده آل از لعاب ماتی مات، مضر هستند
[ترجمه گوگل]واکنشگرهای هسته ای برای بدست آوردن ریز ساختار ایده آل سطحی از لعاب مات لیتیوم ناکارآمد هستند

His action was viewed in a disadvantageous light by many.

خیلی‌ها به عمل او با نظر نامساعد نگریستند.


a disadvantageous trait

ویژگی زیانبخش


They found the terms of sale disadvantageous.

در نظر آنان شرایط فروش مقرون‌به‌صرفه نبود.


پیشنهاد کاربران

causing somebody to be in a worse situation compared to other people

ناسودمند. زیان آور

سودمند نبودن . سود نداشتن

زیان آور
بی فایده
They might have to resell the property at a disadvantageous

نامطلوب


کلمات دیگر: