کلمه جو
صفحه اصلی

spacial


رجوع شود به: spatial، spatial : فضایی

انگلیسی به فارسی

( spatial =) فضایی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: variant of spatial.

• of or pertaining to space, occurring in space (also spatial)

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] فضائی

جملات نمونه

1. Its full spacial beauty becomes evident when the leading edge is vertical and the remote edge is horizontal.
[ترجمه ترگمان]زیبایی ویژه آن هنگامی آشکار می شود که لبه اصلی عمودی است و لبه دور افقی قرار دارد
[ترجمه گوگل]زیبایی فضایی کامل آن هنگامی آشکار می شود که لبه ی پیشانی عمودی باشد و لبه ی دور به صورت افقی باشد

2. Spacial distribution of urban heat island effect is closely related to different underlying surface.
[ترجمه ترگمان]توزیع spacial اثر جزیره ای حرارت شهری رابطه نزدیکی با سطح زیرین دارد
[ترجمه گوگل]توزیع اسپاسم اثر جزیره گرمایی گرم به طور مستقیم با سطح زیرزمینی مرتبط است

3. This part focuses on the spacial designs and the traffic line organization between the sub-functions of comercial complex.
[ترجمه ترگمان]این بخش روی طراحی ویژه و سازمان خط ترافیک بین عملکردهای فرعی پیچیده تمرکز دارد
[ترجمه گوگل]این بخش بر طرح های فضایی و ترافیک خطوط بین اجزای زیر مجموعه های تجاری متمرکز است

4. It ensures the spacial orientation and the quantification of geometric features by combining the usage of position orientation system (POS) and stable platform.
[ترجمه ترگمان]آن جهت گیری ویژه و quantification ویژگی های هندسی را با ترکیب کاربرد سیستم جهت گیری موقعیت (POS)و پلت فرم پایدار تضمین می کند
[ترجمه گوگل]این تضمین می کند جهت گیری فضایی و اندازه گیری ویژگی های هندسی با ترکیب استفاده از سیستم موقعیت یابی موقعیت (POS) و پلت فرم پایدار

5. The correlation of spacial elements was defined as a correlation coefficient matrix.
[ترجمه ترگمان]همبستگی عناصر فضایی به عنوان ماتریس ضریب همبستگی تعریف شد
[ترجمه گوگل]همبستگی عناصر فضایی به عنوان یک ماتریس ضریب همبستگی تعریف شد

6. The sixth chapter discusses effects about the spacial expansion of travel agencies in China.
[ترجمه ترگمان]فصل ششم اثرات گسترش فضایی آژانس های مسافرتی در چین را مورد بحث و بررسی قرار می دهد
[ترجمه گوگل]فصل ششم در مورد اثرات گسترش فضاهای آژانس های مسافرتی در چین بحث می کند

7. The spacial smoothing of data matrix resolves the coherent signals.
[ترجمه ترگمان]هموارسازی ویژه ماتریس داده، سیگنال های منسجم را حل می کند
[ترجمه گوگل]هماهنگی فضایی ماتریس داده، سیگنال های یکپارچه را حل می کند

8. Increasingly enhancement remote sensing information ( spectral or spacial ) has not been mined and processed yet.
[ترجمه ترگمان]افزایش فزاینده اطلاعات سنجش از راه دور (طیفی و یا فضایی)هنوز استخراج و پردازش نشده است
[ترجمه گوگل]اطلاعات بیشتر سنجش از دور (طیفی یا فضایی) به طور کامل افزایش یافته و هنوز پردازش نشده است

9. Fig. 2 Spacial distribution of singlet oxygen.
[ترجمه ترگمان]شکل ۲ توزیع spacial اکسیژن singlet
[ترجمه گوگل]شکل 2 توزیع اسپکتیو اکسیژن تک

10. They need to be in permanent spacial contact.
[ترجمه ترگمان]آن ها باید در تماس ویژه ویژه باشند
[ترجمه گوگل]آنها باید در تماس مستقیمی با فضا باشند

11. This paper discussed the topologic relationship of spacial data and gave an exact description of map graphic elements.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بحث در مورد رابطه topologic داده های فضایی پرداخت و توضیح دقیقی از مولفه های گرافیکی نقشه داد
[ترجمه گوگل]این مقاله روابط توپولوژیکی داده های فضایی را مورد بحث قرار داد و به توضیح دقیق عناصر گرافیکی نقشه پرداخت

12. Spacial location of areas can be tested, which will guide next designing work.
[ترجمه ترگمان]مکان دقیق نواحی را می توان مورد آزمایش قرار داد، که کار طراحی بعدی را هدایت می کند
[ترجمه گوگل]موقعیت مکانی مناطق می تواند مورد آزمایش قرار گیرد که کار طراحی بعدی را هدایت می کند

13. A spacial processing part generates an unsharp signal (US) from an input signal (IS).
[ترجمه ترگمان]یک قسمت پردازش ویژه سیگنال unsharp (US)را از سیگنال ورودی (IS)تولید می کند
[ترجمه گوگل]یک بخش پردازش فضایی، سیگنال ورودی (US) را از یک سیگنال ورودی (IS) تولید می کند

14. Mondrian and his colleagues in de Stijl considered this discord to be the ultimate concord and spacial equilibrium.
[ترجمه ترگمان]Mondrian و همکارانش در دو Stijl این اختلاف را با توافق نهایی و تعادل فضایی تلقی کردند
[ترجمه گوگل]Mondrian و همکارانش در Stijl این اختلاف را به عنوان توافق نهایی و تعادل فضایی در نظر گرفتند

15. However, this method may lead to misregistration of MR and PET images sometimes as a result of neglected spacial information and the special sensitivity towards intensity variations.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این روش ممکن است منجر به misregistration تصاویر MR و PET به عنوان نتیجه ای از اطلاعات ویژه غفلت شده و حساسیت ویژه ای نسبت به تغییرات شدت شود
[ترجمه گوگل]با این وجود، این روش می تواند منجر به ثبت اشتباه تصاویر MR و PET شود گاهی اوقات به دلیل اطلاعات فضایی غفلت شده و حساسیت ویژه نسبت به تغییرات شدت

پیشنهاد کاربران

ویژه خاص

Special میشه خاص ، ویژه
اما spacial معنی این کلمه یعنی همون فضایی


کلمات دیگر: