کلمه جو
صفحه اصلی

roulette


معنی : رولت، اسباب قمار چرخان
معانی دیگر : (قمار) رولت (roulette wheel هم می گویند)، بازی رولت، چرخ دندانه دار (که با آن کاغذ را سوراخ سوراخ می کنند تا آسان تر پاره شود)، خط سوراخ سوارخ شده (مانند خطوطی که چند تمبر پست را از هم جدا می کنند)، بارولت قمار کردن

انگلیسی به فارسی

رولت، اسباب قمار چرخان


اسباب قمار چرخان، رولت، با رولت قمار کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a gambling game in which the players wager on which slot on a revolving wheel a ball will fall into when the wheel stops spinning.

(2) تعریف: a wheel with sharp teeth, mounted on a handle, and used to mark or perforate paper, cloth, or metal.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: roulettes, rouletting, rouletted
• : تعریف: to mark, perforate, or section with a roulette.

• casino game comprised of a spinning numbered wheel and a marble (players must guess on which number or color the marble will stop)
roulette is a gambling game in which a ball is dropped onto a revolving wheel with numbered holes in it. the players bet on which hole the ball will fall into.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] چرخک

مترادف و متضاد

رولت (اسم)
jelly roll, roulette

اسباب قمار چرخان (اسم)
roulette

جملات نمونه

1. You are playing Russian roulette every time you have unprotected sex.
[ترجمه ترگمان]تو هر بار که سکس بدون محافظ داری تو بازی رولت روسی بازی می کنی
[ترجمه گوگل]شما هر زمان که سابقه محافظت نشده دارید بازی می کنید

2. Roulette is a game of chance.
[ترجمه ترگمان]رولت یک بازی شانس است
[ترجمه گوگل]رولت یک بازی شانس است

3. I decided to try my luck at the roulette wheel.
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفتم که شانسم رو توی بازی رولت امتحان کنم
[ترجمه گوگل]من تصمیم گرفتم شانس خود را در چرخ رولت امتحان کنم

4. The roulette players silently watched the wheel spin around/round.
[ترجمه ترگمان]بازیکنان بازی رولت خاموش چرخ چرخ را تماشا کردند
[ترجمه گوگل]بازیکنان رولت به طور صریح چرخ چرخ را دور / دور تماشا می کنند

5. Roulette is a game of luck.
[ترجمه ترگمان]رولت یک بازی بخت و اقبال است
[ترجمه گوگل]رولت بازی شانس است

6. I think I'll try my luck at roulette.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم شانسم رو توی بازی رولت امتحان کنم
[ترجمه گوگل]فکر میکنم شانس من در رولت را امتحان خواهم کرد

7. At the roulette table, he staked $10 000 on number 2
[ترجمه ترگمان]در میز رولت ده هزار دلار روی شماره ۲ گذاشت
[ترجمه گوگل]در جدول رولت، او مبلغ 10 هزار دلار به شماره 2 گذاشت

8. He also spent his evenings at the roulette wheels of Monte Carlo, squandering extravagant sums.
[ترجمه ترگمان]او نیز شب های خود را در خانه رولت مو نت کارلو صرف کرد
[ترجمه گوگل]او همچنین شبهای خود را در چرخ های رولتی مونت کارلو گذراند و مبالغ عجیب و غریبی را خراب کرد

9. The roulette wheels were sunk in circular pits.
[ترجمه ترگمان]چرخ رولت در گودال های مدور فرورفته بود
[ترجمه گوگل]چرخ های رولت در چاله های دایره ای غرق شدند

10. Phone calls have become roulette or bingo games.
[ترجمه ترگمان]تماس های تلفنی به بازی رولت یا بینگو تبدیل شده اند
[ترجمه گوگل]تماس های تلفنی به صورت رولت یا بازی های یکنوع بازی شطرنج تبدیل شده اند

11. Then I sit at a roulette table.
[ترجمه ترگمان]بعد روی میز رولت می نشینم
[ترجمه گوگل]سپس من در یک میز رولت نشسته ام

12. Horses, cards, roulette - he didn't care what the game was.
[ترجمه ترگمان]اسب ها، ورق بازی، بازی رولت هیچ اهمیت نمی داد که بازی چیست
[ترجمه گوگل]اسب ها، کارت ها، رولت ها - او اهمیتی نمی داد که بازی چه بود

13. At the track you play roulette between races.
[ترجمه ترگمان]تو بازی رولت، بازی رولت رو بازی می کنی
[ترجمه گوگل]در مسیر شما رولت بین مسابقات را بازی می کنید

14. I hadn't discovered roulette then.
[ترجمه ترگمان]من بازی رولت رو کشف نکرده بودم
[ترجمه گوگل]من رولت را کشف نکردم

پیشنهاد کاربران

گردونه شانس


کلمات دیگر: