کلمه جو
صفحه اصلی

toiler


معنی : زحمتکش، رنجبر
معانی دیگر : زحمتکش، رنجبر

انگلیسی به فارسی

زحمتکش، رنجبر


تیلر، زحمتکش، رنجبر


انگلیسی به انگلیسی

• one who works hard

مترادف و متضاد

زحمتکش (اسم)
galley slave, sufferer, working man, toiler, grubber, plodder

رنجبر (اسم)
toiler

جملات نمونه

1. Says the soul of the toiler to itself, " I shall soon be free.
[ترجمه ترگمان]به روح the می گوید: به زودی آزاد می شوم
[ترجمه گوگل]روح تیلور را به خود می گوید: 'من به زودی آزاد خواهم شد

2. It becomes permissible to import toilers with swarthy skins who speak unintelligible languages.
[ترجمه ترگمان]وارد کردن toilers با پوست گندم گون که به زبان های نامفهوم سخن می گویند، مجاز است
[ترجمه گوگل]اجازه می دهد تا وارد کنندگان زنانی با پوسته های شیک که زبان های ناخوشایند را می گویند اجازه داده شود

3. What do you have in the way of toiler soap?
[ترجمه ترگمان]توی راه صابون \"toiler\" چی داری؟
[ترجمه گوگل]شما در راه صابون تیلر چه چیزی دارید؟

4. This simple toiler, caught between two forces, held the destiny of his country in his hands.
[ترجمه ترگمان]این toiler ساده که میان دو نیرو گیر کرده بود سرنوشت کشورش را در دست داشت
[ترجمه گوگل]این تیرانداز ساده که بین دو نیرو گرفتار بود، سرنوشت کشورش را در دستانش قرار داد

5. Escape from Corporate America outlines what the downtrodden toiler needs to do to actually get up out of his or her cubicle and chase down his or her dreams.
[ترجمه ترگمان]فرار از آمریکا نشان می دهد که افراد زیر پا شده چه کاری باید انجام دهند تا واقعا از اتاقک خود خارج شوند و یا رویاهای خود را دنبال کنند
[ترجمه گوگل]فرار از شرکت آمریکایی مواردی را مطرح می کند که چه کسی باید به کار خود ادامه دهد تا از مکعب خود بیرون بیاید و رویاهای خود را دنبال کند

6. A noble toiler who thinks diligence is a virtue is wrong, says Yale professor Jeffrey Sonnenfeld.
[ترجمه ترگمان]پروفسور ییل، جفری Sonnenfeld می گوید، یک مرد نجیب که فکر می کند دلیجان یک فضیلت است، اشتباه است
[ترجمه گوگل]پروفسور ییل پروفسور جفری سوننفلد می گوید: یک متفکر نجیب که معتقد است کوشش فضیلت است اشتباه است

7. Sometimes people forget to clean certain parts of the toiler, including the place in which the column supports the toilet bowl.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات افراد فراموش می کنند که بخش های مشخصی از the را تمیز کنند، از جمله جایی که ستون در آن از کاسه توالت استفاده می کند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات مردم برای تمیز کردن قسمت های خاصی از تیلر، از جمله مکان هایی که ستون از کاسه توالت پشتیبانی می کند، فراموش می کند

8. Following the above principle and the facts you provides us, we had toiler made the following plans for your action.
[ترجمه ترگمان]پیروی از اصول بالا و حقایقی که شما برای ما فراهم می کند، ما برنامه زیر را برای اقدام شما انجام دادیم
[ترجمه گوگل]به دنبال اصل فوق و حقایق که ما را به ما ارائه می دهد، ما تایلر طرح های زیر را برای اقدام شما انجام دادیم

9. EMIS microcomputer railway signal interlocking system uses Siemens programmable toiler as it's lower - level interlocking system .
[ترجمه ترگمان]EMIS میکرو کامپیوتر یک سیستم به هم پیوسته از زیمنس قابل برنامه ریزی (toiler قابل برنامه ریزی)را به عنوان یک سیستم سطح پایین تر از سطح پایین تر مورد استفاده قرار می دهد
[ترجمه گوگل]سیستم تلفیقی راه آهن رایانه ای EMIS با استفاده از برنامه نویسی برنامه نویسی زیمنس به عنوان سیستم همپوشانی سطح پایین عمل می کند


کلمات دیگر: