کلمه جو
صفحه اصلی

ekg


مخفف: (پزشکی) نوار قلب، ای کی جی، دل نگاره

انگلیسی به فارسی

EKG


مخفف: (پزشکی) نوار قلب، ای کی جی، دلنگاره


انگلیسی به انگلیسی

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "electrocardiogram," the graphic pattern traced by an electrocardiograph, which shows electrical activity in the heart muscles and which is used to diagnose heart ailments or malfunction.

• graphic record of electrical pulses given off by the heart created with an electrocardiograph, ecg (used to diagnose heart disease)

جملات نمونه

1. Finally, they did an EKG and saw some abnormalities.
[ترجمه ترگمان] در آخر، یه نوار قلب انجام دادن و یه سری abnormalities دیدم
[ترجمه گوگل]سرانجام، آنها یک EKG را انجام دادند و برخی از اختلالات را دیدند

2. They should be monitored with an EKG and serial blood pressure determinations should be made.
[ترجمه ترگمان]آن ها باید با یک EKG و تعیین فشار خون سریال مورد نظارت قرار گیرند
[ترجمه گوگل]آنها باید با یک EKG تحت نظارت قرار گرفته و تعیین فشار خون سریال انجام شود

3. An EKG test measures the rate and regularity of your child's heartbeat.
[ترجمه ترگمان]یک آزمایش EKG میزان و نظم قلب کودک شما را اندازه گیری می کند
[ترجمه گوگل]آزمایش EKG میزان و منظم ضربان قلب کودک شما را اندازه گیری می کند

4. Objective It is to observe EKG changes in circulatory failure dogs during phosphate pesticide Dichlorvos poisoning and remedying with counterpoison.
[ترجمه ترگمان]هدف این کار، مشاهده تغییرات EKG در سگ های شکست گردش خون در طول مسمومیت ناشی از آفت کش ها و درمان با counterpoison است
[ترجمه گوگل]هدف این است که مشاهده تغییرات EKG در سگ های نارسایی گردش خون در هنگام مسمومیت با دوشلروفوز سموم فسفات و درمان با ضد زخم

5. An EKG is a simple test that detects and records the electrical activity of the heart.
[ترجمه ترگمان]An یک تست ساده است که فعالیت الکتریکی قلب را شناسایی و ثبت می کند
[ترجمه گوگل]EKG یک آزمون ساده است که فعالیت الکتریکی قلب را تشخیص می دهد و ثبت می کند

6. Second, fasting blood glucose tests and an EKG should be done regularly.
[ترجمه ترگمان]دوم، آزمایش های گلوکز خون روزه و یک EKG باید به طور منظم انجام شود
[ترجمه گوگل]دوم، آزمایشات قند خون ناشتا و یک EKG باید مرتبا انجام شود

7. An electrocardiogram ( EKG ) is done to evaluate signs and symptoms that could indicate heart problems.
[ترجمه ترگمان]الکتروکاردیوگرام (EKG)برای ارزیابی علایم و نشانه هایی که می تواند مشکلات قلبی را نشان دهد انجام می شود
[ترجمه گوگل]الکتروکاردیوگرام (EKG) برای ارزیابی علائم و نشانه هایی که می تواند مشکلات قلبی را نشان دهد انجام می شود

8. An EKG is a test that detects and records the electrical activity of the heart.
[ترجمه ترگمان]An آزمایشی است که فعالیت الکتریکی قلب را شناسایی و ثبت می کند
[ترجمه گوگل]EKG یک آزمون است که فعالیت الکتریکی قلب را تشخیص می دهد و ثبت می کند

9. Objective To assess the EKG occurring in acute barium poisoning.
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی the که در مسمومیت حاد باریم اتفاق می افتد
[ترجمه گوگل]هدف بررسی میزان EKG در مسمومیت با باریم حاد است

10. During an EKG, electrical signals in the heart are detected by electrodes placed on the skin.
[ترجمه ترگمان]در طول یک EKG، سیگنال های الکتریکی در قلب به وسیله الکترودها روی پوست تشخیص داده می شوند
[ترجمه گوگل]در طی یک EKG، سیگنال های الکتریکی در قلب توسط الکترودها بر روی پوست شناسایی می شوند

11. I leaned over the EKG machine.
[ترجمه ترگمان]من روی دستگاه نوار قلب تکیه دادم
[ترجمه گوگل]من روی دستگاه EKG تکیه دادم

12. An EKG measures the electrical activity of your child's heart.
[ترجمه ترگمان]یک EKG، فعالیت الکتریکی قلب کودک خود را اندازه گیری می کند
[ترجمه گوگل]EKG فعالیت الکتریکی قلب کودک شما را اندازه گیری می کند

13. I'll give you an EKG and a chest X - ray .
[ترجمه ترگمان] یه نوار قلب و یه اشعه ایکس بهت میدم
[ترجمه گوگل]من یک EKG و سینه اشعه X را به شما می دهم

14. The symptom and EKG changes of angina pectoris were observed before and after treatment.
[ترجمه ترگمان]علائم و تغییر EKG آنژین سینه قبل و بعد از درمان مشاهده شده است
[ترجمه گوگل]علائم و تغییرات EKG آنژیوگرافی قبل و بعد از درمان مشاهده شد


کلمات دیگر: