کلمه جو
صفحه اصلی

liken


معنی : مانند کردن، شبیه کردن، شبیه شدن
معانی دیگر : همانند پنداشتن یا کردن، تشبیه کردن، مقایسه کردن، همانند شدن، مانند بودن، شبیه بودن

انگلیسی به فارسی

مانند کردن، شبیه کردن، شبیه شدن


لیکن، مانند کردن، شبیه کردن، شبیه شدن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: likens, likening, likened
• : تعریف: to present or regard as similar; compare.
مترادف: compare
متضاد: contrast
مشابه: analogize, associate, correlate, equate, parallel, relate

- In his speech at the rally, he likened the politicians to criminals.
[ترجمه ترگمان] او در سخنرانی خود در این تظاهرات، سیاستمداران را به مجرمان تشبیه کرد
[ترجمه گوگل] او در سخنرانی خود در این تجمع، سیاستمداران را به جنایتکاران تقسیم کرد
- The principal likened the process of teaching to planting seeds in a garden.
[ترجمه ترگمان] مدیر فرآیند تدریس کاشت دانه را در یک باغ تشبیه کرد
[ترجمه گوگل] این اصل فرایند آموزش را برای کاشت بذر در باغ مقایسه می کند
- People tend to liken him to his brother, but they don't realize how truly different they are.
[ترجمه ترگمان] مردم تمایل دارند او را به برادرش تشبیه کنند، اما آن ها نمی فهمند که آن ها چقدر متفاوت هستند
[ترجمه گوگل] مردم تمایل دارند او را به برادرش تقدیم کنند، اما آنها نمی فهمند که چطور واقعا متفاوتند

• compare to, show the resemblance of one thing to another
if you liken one thing to another thing, you say that they are similar.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] تشبیه کردن

مترادف و متضاد

مانند کردن (فعل)
equalize, liken

شبیه کردن (فعل)
liken

شبیه شدن (فعل)
liken

compare


Synonyms: allegorize, approach, approximate to, assimilate, balance, bear comparison, be in the same class as, be on a par with, come up to, correlate, distinguish between, draw parallel, equal, equate, identify with, link, make like, match, notice similarities, parallel, put alongside, relate, resemble, show correspondence


جملات نمونه

1. But if she had to liken him to anything it would be an overgrown teddy bear in determined pursuit of his honey.
[ترجمه ترگمان]اما اگر مجبور می شد او را به هر چیزی شبیه کند، یک خرس گنده و غول پیکر در تعقیب عسل او بود
[ترجمه گوگل]اما اگر او مجبور بود او را به چیزی تقسیم کند، این امر می تواند یک خرس عروسکی رو به رشد است که به دنبال تعقیب عسل خود است

2. There was no attempt to liken any Conservative minister, or downtrodden Chancellor, to Baldrick or anyone else.
[ترجمه ترگمان]هیچ تلاشی برای تشبیه به یک وزیر محافظه کار یا زیر پا گذاشتن صدراعظم، به Baldrick یا کس دیگری وجود نداشت
[ترجمه گوگل]هیچ تلاشی برای به دست آوردن هر وزیر محافظه کار یا نداشتن صدراعظم، برای بالدریک یا هر کس دیگری نبود

3. Liken allows Mac applications to run on Unix stations in an X Window.
[ترجمه ترگمان]liken اجازه می دهد تا نرم افزار مک بر روی ایستگاه های یونیکس در پنجره X اجرا شود
[ترجمه گوگل]Liken اجازه می دهد که برنامه های مک در ایستگاه یونیکس در یک پنجره X اجرا شود

4. Then Jones will liken Switzer to some of the great men in world history, like Marco Polo.
[ترجمه ترگمان]آنگاه جونز به برخی از مردان بزرگ تاریخ جهان مثل مارکو پولو liken می کند
[ترجمه گوگل]سپس جونز سوئیس را به برخی از مردان بزرگ در تاریخ جهان مانند مارکو پولو تقسیم می کند

5. It will liken welfare to drugs: soothing, addictive, and utterly destructive of independence and initiative.
[ترجمه ترگمان]آن رفاه را به مواد مخدر تشبیه می کند: تسکین دهنده، اعتیاد آور، و کاملا مخرب از استقلال و ابتکار
[ترجمه گوگل]این رفاه را به مواد مخدر تقدیم می کند: استحکام و ابتکار عمل آرام بخش، اعتیاد آور و کاملا مخرب است

6. They liken the standard for scientific evidence to that for other evidence.
[ترجمه ترگمان]آن ها این استاندارد را برای شواهد علمی به مدارک دیگر تشبیه می کنند
[ترجمه گوگل]آنها استاندارد برای شواهد علمی را برای شواهد دیگری تقدیم می کنند

7. In its hydrodynamic behavior, we can liken the dense phase to a liquid.
[ترجمه ترگمان]در رفتار هیدرودینامیک آن، می توانیم فاز متراکم را به یک مایع تشبیه کنیم
[ترجمه گوگل]در رفتار هیدرودینامیکی ما، ما می توانیم فاز متراکم را به مایع تبدیل کنیم

8. We often liken the heart to a pump.
[ترجمه ترگمان]ما اغلب قلب را به پمپ تشبیه می کنیم
[ترجمه گوگل]ما اغلب قلب را به یک پمپ تقسیم می کنیم

9. And again he said, Whereunto shall I liken the kingdom of God?
[ترجمه ترگمان]و بار دیگر گفت: چه طور می توانم قلمروی خداوند را در نظر مجسم کنم؟
[ترجمه گوگل]و دوباره او گفت: 'آیا من پادشاهی خدا را دوست دارم؟'

10. Although, greatly parts of energies liken little dragon absorption, still have very greatly a part get into wild goose the south fly of next the pubic region storage get up.
[ترجمه ترگمان]اگرچه، بسیاری از انرژی های به شدت جذب اژدها می شوند، اما هنوز هم تا حد زیادی به یک غاز وحشی که در قسمت جنوبی محل ذخیره منطقه عمومی قرار دارد، تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]با وجودی که بخشهای زیادی از انرژیها جذب کمی اژدها را در بر میگیرند، هنوز بخش بسیار زیادی از آنها در گوزن وحشی وجود دارد که در آن پروازهای جنوب بعد از ذخیره سازی منطقه حشیش، بلند میشوند

11. I would liken him to General George Marshall during the Second World War.
[ترجمه ترگمان]من او را در طول جنگ جهانی دوم به ژنرال جرج مارشال تشبیه می کردم
[ترجمه گوگل]من در طول جنگ جهانی دوم او را به ژنرال جورج مارشال تقدیم کردم

12. Others liken it to a country club.
[ترجمه ترگمان]دیگران آن را به باشگاهی در کشور تشبیه می کنند
[ترجمه گوگل]دیگران آن را به یک باشگاه کشوری تقسیم می کنند

13. Walker's critics are amusingly Orwellian. They liken the crowd in Madison to the ones in Tunisia and claim to be fighting for democracy.
[ترجمه ترگمان]منتقدان واکر به شوخی از Orwellian استفاده می کنند آن ها مردم را در مدیسون به the در تونس تشبیه می کنند و ادعا می کنند که برای دموکراسی می جنگند
[ترجمه گوگل]منتقدان واکر سرگرم کننده Orwellian هستند آنها جمعیت را در مدیسون به کسانی که در تونس هستند تقدیم می کنند و ادعا می کنند که برای دموکراسی مبارزه می کنند

14. The ornamental plant of milkweed family was liken by people with its unusual of flower, its elegant of vine.
[ترجمه ترگمان]گیاه زینتی خانواده milkweed با گل آراسته به گل و مو، آراسته بود
[ترجمه گوگل]گیاه زینتی خانواده شیرین عسل توسط افرادی که با گل های غیر معمول از آن ساخته شده اند، ظریف و با انگور است

15. To whom then will ye liken God ? or what likeness will ye compare unto him?
[ترجمه ترگمان]پس او را دوست دارید؟ یا با او مقایسه می کنید؟
[ترجمه گوگل]پس خداوند را به خدا سوگند یا کدام یک از شما با او مقایسه خواهد شد؟

He has likened life to a voyage.

او زندگی را به یک مسافرت دریایی تشبیه کرده است.


I once knew a lady that likened surprisingly to you.

در گذشته خانمی را می‌شناختم که به‌طور شگفت‌انگیزی شبیه شما بود.


پیشنهاد کاربران

مقایسه کردن


کلمات دیگر: