کلمه جو
صفحه اصلی

mathematically


بقانون ریاضی، از روی ریاضی، موافق علم ریاضی

انگلیسی به فارسی

از نظر ریاضی


انگلیسی به انگلیسی

• from a mathematical aspect; in a mathematical way, in a mathematical form

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] به طور ریاضی، به طریق ریاضی

جملات نمونه

1. population grows exponentially while food production grows mathematically
جمعیت به طور تصاعدی (فرایازی) رشد می کند در حالی که رشد تولید خوراک به صورت حسابی است.

2. Each element is mathematically coupled to its neighbours.
[ترجمه ترگمان]هر آلمان از لحاظ ریاضی به همسایگانش پیوسته است
[ترجمه گوگل]هر عنصر از نظر ریاضی به همسایگان خود متصل است

3. Mathematically, it made sense.
[ترجمه ترگمان] Mathematically \"، با عقل جور در میاد\"
[ترجمه گوگل]از لحاظ ریاضی، منطقی بود

4. Some people are very mathematically inclined .
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم از لحاظ ریاضی مایل هستند
[ترجمه گوگل]بعضی از مردم بسیار ریاضی هستند

5. It is possible to model such a system mathematically.
[ترجمه ترگمان]مدل سازی چنین سیستمی از نظر ریاضی امکان پذیر است
[ترجمه گوگل]ممکن است چنین سیستمی ریاضی را مدل کند

6. I'd always been mathematically very gifted, right from very early at junior school.
[ترجمه ترگمان]من همیشه از نظر ریاضی کاملا با استعداد بودم، درست از همان اوایل دبیرستان
[ترجمه گوگل]من همیشه ریاضی بسیار باهوش بودم، درست از خیلی زود در مدرسه ابتدایی

7. The mathematically confusing and politically risky question of local government funding has worried both administrations.
[ترجمه ترگمان]سوال ریاضی گیج کننده و سیاسی که بودجه دولت محلی را تهدید می کند، هر دو دولت را نگران کرده است
[ترجمه گوگل]مساله ریسک پذیری و ریسک پذیری سیاسی از بودجه دولت محلی، هر دو دولت را نگران کرده است

8. There is a vast range of mathematically calculable improbabilities way outside the range of the spotlight.
[ترجمه ترگمان]دامنه وسیعی از زمینه های ریاضی calculable را در خارج از محدوده مرکز توجه قرار می دهد
[ترجمه گوگل]طیف وسیعی از روش های غیر قابل سنجش ریاضی محاسبه شده در خارج از محدوده نورافکنی وجود دارد

9. The work naturally becomes more analytical and mathematically challenging at this stage.
[ترجمه ترگمان]کار به طور طبیعی بیشتر تحلیلی و ریاضی است که در این مرحله به چالش کشیده می شود
[ترجمه گوگل]این کار به طور طبیعی در این مرحله بیشتر تحلیلی و ریاضی به چالش می کشد

10. An ability to model dynamic aspects of literatures mathematically, with good to excellent fits.
[ترجمه ترگمان]توانایی مدل کردن جنبه های پویا ادبیات از لحاظ ریاضی، با ویژگی های مناسب مناسب است
[ترجمه گوگل]توانایی مدل سازی جنبه های پویا ادبیات ریاضی، با مناسب به عالی متناسب

11. It is mathematically impossible for any Democratic rival to overhaul Clinton in the primary process.
[ترجمه ترگمان]برای هر رقیب دموکرات که بتواند کلینتون را در فرآیند اولیه تغییر دهد، از لحاظ ریاضی غیرممکن است
[ترجمه گوگل]برای هر رقیب دموکراتیک، کلینتون را در فرآیند اولیه ریاضی ناممکن می کند

12. However, not all problems can be dealt with mathematically.
[ترجمه ترگمان]با این حال، تمام مشکلات را نمی توان با ریاضی حل کرد
[ترجمه گوگل]با این حال، همه مشکلات را نمی توان ریاضی دانست

13. Children who think mathematically design boats and plan holidays differently, they shop for birthday presents and cook cakes differently.
[ترجمه ترگمان]بچه هایی که فکر می کنند از نظر ریاضی قایق ها را طراحی می کنند و تعطیلات را به طور متفاوتی برنامه ریزی می کنند، برای هدیه های روز تولد و کیک آشپزی متفاوت خرید می کنند
[ترجمه گوگل]بچه ها که قایق های طراحی ریاضی را در نظر می گیرند و برنامه های تعطیلات مختلف را برنامه ریزی می کنند، برای خرید تولد جشن می گیرند و انواع کیک های مختلف را می پردازند

14. Each element is mathematically coupled to its neighbours in a way which reflects the physical and mechanical properties of the structure.
[ترجمه ترگمان]هر آلمان به طور ریاضی به همسایگانش به روشی که منعکس کننده ویژگی های فیزیکی و مکانیکی سازه است، جفت می شوند
[ترجمه گوگل]هر عنصر به صورت ریاضی به همسایگان خود متصل است به طوری که نشان دهنده خواص فیزیکی و مکانیکی ساختار است

پیشنهاد کاربران

ریاضیات

وابسته به ریاضیات

مبنی بر ریاضی - با استفاده ازریاضی - ریاضیاتی -

به زبان ریاضی

in a rigorously precise manner characteristic of mathematics
از نظر ریاضی
مربوط به ریاضی
در رابطه با ریاضیات
بر مبنای ریاضیات
از نظر محاسباتی/عملیات های اندازه گیری ( � - � )
بر مبنای محاسبات و اندازه گیری


به طور/به صورت. . .
دقیق از نظر ویژگی/خصوصیات فنی ریاضیاتی
دقیق بر اساس عملیات های ریاضی
دقیق بر اساس جنبه های عملیاتی ریاضی
دقیق بر اساس قوانین ریاضی/محاسبات ریاضی
دقیق از روی حساب و اعداد و ارقام


​according to the rules of mathematics
بر اساس قوانین ریاضی/عملیاتهای ریاضی ( - �� )


​in a way that uses or is connected with mathematics
در رابطه با ریاضیات
در رابطه با اعداد و ارقام و عملیات و محاسبات
مربوط به اعداد و ارقام و محاسبات و اندازه گیری ها


in mathematical terms
مربوط به اصطلاحالت و الفاظ ریاضیاتی

با حساب و کتاب
منضبطانه
با منطق


کلمات دیگر: