کلمه جو
صفحه اصلی

آرایشگر

فارسی به انگلیسی

decorator, [rare.] hairdresser


barber, beautician, cosmetologist


مترادف و متضاد

آراینده


چهره‌آرا، مشاطه


پیرایشگر، حلاق، سرتراش، سلمانی


۱. آراینده
۲. چهرهآرا، مشاطه
۳. پیرایشگر، حلاق، سرتراش، سلمانی


فرهنگ معین

(یِ گَ) (ص فا.) آن که آرایش کند، سلمانی .


لغت نامه دهخدا

آرایشگر. [ ی ِ گ َ ] (ص مرکب ) زاین . مزیِّن . مشّاطه . || سلمانی . گرّای .


فرهنگ عمید

۱. کسی که دیگران را آرایش کند؛ آرایش‌کننده؛ سلمانی؛ آرایشکار.
۲. کسی که جایی را تزئین و آماده می‌کند؛ دکوراتور.



کلمات دیگر: