artist, [informal] (female) dancer or singer
آرتیست
فارسی به انگلیسی
artist, performer
مترادف و متضاد
آکتور، بازیگر، ستاره، هنرپیشه، هنرمند
فرهنگ معین
[ فر. ] (ص .) 1 - هنرمند، هنرپیشه . 2 - کنایه از:آدمی که برای رسیدن به خواسته هایش نقش بازی کند.
فرهنگ عمید
۱. کسی که در تئاتر یا سینما بازی کند؛ هنرپیشه؛ بازیگر.
۲. کسی که در یکی از هنرها، مانند نقاشی، موسیقی، و تئاتر مهارت داشته باشد.
۳. (صفت) [عامیانه، مجاز] حیلهگر.
فرهنگ فارسی ساره
بازیگر، هنرپیشه، هنرمند، هنرور
کلمات دیگر: