کلمه جو
صفحه اصلی

آغا

فارسی به انگلیسی

eunuch


مترادف و متضاد

خصی، خواجه


بی‌بی، بیگم، خاتون


زن، زوجه


خادم ≠ آقا، ارباب


۱. خادم
۲. خصی، خواجه
۳. بیبی، بیگم، خاتون
۴. زن، زوجه ≠ آقا، ارباب


فرهنگ معین

[ تر. ] (ص . اِ.) 1 - خاتون ، خانم . 2 - زن ، زوجه . 3 - عنوانی که برای احترام به اول اسم خواجه سرایان افزوده می شد. مثل آغاالماس ، مبارک آغا.


لغت نامه دهخدا

آغا. (ترکی ، اِ) خاتون . بی بی . سیده . ستی . بانو. بیگم . خانم . || زن . حرَم : اما شرط رعایت اصناف اربعه ، اول جانب حرمهای بزرگ اگرچه در ازمنه ٔ سالفه ، خصوص ملوک عجم ، خواتین را در مهمات ملکی و دولت ملاحظه بسیار نمی بود و امور سلطنت بارادت یا عدم ارادت ایشان زیاده تعلقی نمیداشت ولیکن خاقانان ترکستان را قاعده این بود که مطلقاً در جمیع وقایع مشورت با آغایان کردندی و رای ایشان بر جمیع اهل استشارت مقدم بودی و سلاطین ترکمان نیز در اصل چون پرورده ٔ دولت ایشانند همان طریقه قدوه و دستور خود دارند و بناء کلیات امور بر صوابدید ایشان نهند پس پناه بحمایت ایشان بردن ازجمله ٔ ضروریات است و آن چنان باید که بعد از عدم اختلاط آغایان با لواحق و حواشی ایشان که در مقام قرب باشند علی اختلاف طبقاتهم از احسان این کس محروم نباشند. (از اندرزنامه ٔ منسوب به خواجه نظام الملک ). || کلمه ٔ احترامی است که بر سر نام خادمان یعنی خواجه سرایان درآرند، چنانکه آقا در دیگر مردم : آغابشارت . آغاجوهر.


فرهنگ عمید

کلمۀ احترام که با نام شخص به‌خصوص با نام زنان و خواجه‌سرایان ذکر می‌شود. Δ دربارۀ مردان آقا می‌گویند.


دانشنامه عمومی

اخته شده، مانند آغا محمد خان قاجار؛ خواجه (خواجه نیز به دو معنا به کار می رود:آقا، سَروَر. || آغا،اخته).


فرهنگ فارسی ساره

بانو، بی خایه، زن



کلمات دیگر: