quilted, [n.] kind of shoe with a quilted sole
آجیده
فارسی به انگلیسی
فرهنگ معین
(دِ)1 - (ص مف .) خلانیده ، سوزن فرو برده . 2 - ( اِ.) بخیه ، ناهمواری های سطح چیزی .
لغت نامه دهخدا
آجیده . [ دَ / دِ ] (ن مف ، اِ) آجده . آژده . نگنده . و گیوه ٔ آجیده آن است که کف آن رااز برون سوی با ریسمان محکم ، خانه خانه بافته باشند. || نوعی از بخیه کوتاهتر از کوک و شلال .
- آجیده ٔ سوهان ؛ درشتیها و ناهمواریهای روی سوهان .
فرهنگ عمید
۱. فروکردهشده.
۲. بخیه.
۳. ناهمواریهای سطح چیزی مثل ناهمواری سوهان.
کلمات دیگر: