کلمه جو
صفحه اصلی

آتش نشان

فارسی به انگلیسی

fireman


extinguisher, firefighter


فرهنگ معین

( ~. نِ) (ص فا. اِمر.) 1 - مأموری که وظیفة او خاموش کردن حریق است . 2 - دستگاهی شامل مواد شیمیایی برای خاموش کردن حریق .


لغت نامه دهخدا

آتش نشان . [ ت َ ن ِ ] (نف مرکب ) کارگری که مأمور اطفاء و فرونشاندن آتش است .


فرهنگ عمید

۱. مٲمور آتش‌نشانی که وظیفۀ او خاموش کردن حریق و جلوگیری از آتش‌سوزی است.
۲. دستگاه خاموش‌کنندۀ آتش که حاوی مواد شیمیایی می‌باشد.
۳. [مجاز] از میان برندۀ شوق و هیجان.



کلمات دیگر: