کلمه جو
صفحه اصلی

آیش

فارسی به انگلیسی

fallow (land)


fallow


فرهنگ فارسی

زمینی زراعی که در یک دوره بدون کاشت گذاشته می‌شود


فرهنگ معین

(یِ) 1 - (اِمص .) اسم مصدر از آمدن . 2 - ( اِ.)زمان بین بار دادن درختانی که یکسال در میان بار می دهند. 3 - در کشاورزی به زمین آماده برای کشت می گویند.


لغت نامه دهخدا

آیش . [ ی ِ ] (اِ) زمینی که امسال بنوبت خود کاشته نشده . زمین نوبتی . چیمو. ولی . کشخان . کشتخان . کفشن . مرتاحه .
- آیش دادن ؛ کشت یک بخش از دو بخش زمین را به سال دیگر گذاشتن ، و این برای قوت یافتن زمین باشد.


فرهنگ عمید

۱. (کشاورزی) زمین کشاورزی که یک سال در آن زراعت نکرده باشند و از حیث قوه و استعداد برای کشت و زرع و بار آوردن محصول آماده باشد.
۲. (اسم مصدر) (کشاورزی) بارور شدن و میوه‌ دادن درختانی که یک‌سال‌درمیان میوه می‌دهند، از قبیل سیب و آلو.
۳. (کشاورزی) درختی که پس از یک سال میوۀ فراوان بدهد.
۴. آمدن.
۵. آمدن به وقت و هنگام.


گویش مازنی

۱کشتزار شالی ۲زمین را شخم کردن و ناکشته گذاشتن استراحت دادن ...



کلمات دیگر: