brought
آورده
فارسی به انگلیسی
trade-in
لغت نامه دهخدا
آورده . [ وَدَ / دِ ] (ن مف ) بحاصل کرده . ابداع کرده :
وی باد صبا اینهمه آورده ٔ تست .
وی باد صبا اینهمه آورده ٔ تست .
سراج قمری .
فرهنگ عمید
۱. ابداعشده؛ پدیدکردهشده.
۲. حاصلکرده.
کلمات دیگر: