کلمه جو
صفحه اصلی

برآمدگی

فارسی به انگلیسی

projection, knob, outgrowth, swelling, protrusion


bank, bulge, bump, excrescence, jog, knob, node, overhang, projection, prominence, protuberance


مترادف و متضاد

آماس، باد، تورم، نفخ، ورم ≠ فرورفتگی


برجستگی


۱. آماس، باد، تورم، نفخ، ورم
۲. برجستگی ≠ فرورفتگی


لغت نامه دهخدا

برآمدگی . [ ب َ م َ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی برآمده . نتو. حدبه . محدب بودگی . برجستگی . || بلندی و ارتفاع در جایی یا عضوی . || آماس . رجوع به برآمدن و برآمد شود.



کلمات دیگر: