کلمه جو
صفحه اصلی

جا انداختن

فارسی به انگلیسی

to set or reduce


لغت نامه دهخدا

جا انداختن . [ اَت َ ] (مص مرکب ) رختخواب گستردن . || استخوان از جای رفته را بجای خود بازآوردن . (شکسته بندی ). || کسی یا چیزی را بموقعی دلخواه آوردن .



کلمات دیگر: