to point out, to notify, to fix in the mind
خاطرنشان کردن
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
صنف
مترادف و متضاد
تذکر دادن، متذکر شدن، یادآور شدن، یادآوری کردن
لغت نامه دهخدا
خاطرنشان کردن . [ طِن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مرکوز ذهن کردن . تذکر دادن .
کلمات دیگر: