کلمه جو
صفحه اصلی

خواب آور

فارسی به انگلیسی

soporific


hypnotic, lethargic, slumberous, opiate, somnolent, soporific


مترادف و متضاد

خواب‌زا، منوم ≠ خواب‌زدا


فرهنگ فارسی

دارویی که باعث خواب شود


لغت نامه دهخدا

خواب آور. [خوا / خا وَ ] (نف مرکب ) خواب آورنده . مُنَوِّم . (یادداشت بخط مؤلف ). || مخدِّر. بیهوش کننده .


فرهنگ عمید

ویژگی آنچه خواب می‌آورد و سبب خوابیدن می‌شود: داروی خواب‌آور.



کلمات دیگر: