to fire(off), to touch off, to sift, to deduct
در کردن
فارسی به انگلیسی
to fire(a gun)
discharge, release
فرهنگ معین
(دَ. کَ دَ) (مص م .) 1 - بیرون کردن . 2 - گنجانیدن ، داخل کردن .
دانشنامه عمومی
دُر کردن یک فعل مرکب لری است و به معنای پایین فرستادن جسمی از یک سطح به سطحی با ارتفاع کمتر است در حالی شخصی که جسم را به پایین میفرستد نهایت سعی خود را در کنترل فرود جسم به مکان مناسب در سطح پایینتر بهکار میبرد. به عنوان شاهد مثال میتوان تک مصرع «دُر کردن د قورسو شیر نرته» را در شعر لری «دایَه دایَه وقت جنگه» آورد.
کلمات دیگر: