کلمه جو
صفحه اصلی

دوپهلو

فارسی به انگلیسی

equivocal(ly), double-edged, left-handed, two-sided


two-edged, ambiguous, backhanded, equivocal, vague


لغت نامه دهخدا

دوپهلو. [ دُ پ َ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) دارای دوتا پهلو. دارای دوضلع. دوسو. || کنایه است از سخن نیش دار و باکنایه . سخنی که از سر دورویی و دورنگی باشد. دورو. دورنگ : کلام ذووجهین ؛ عبارات دوپهلو، حرفهای دوپهلو یا سخنان دوپهلو، که موهم دو معنی است . (یادداشت مؤلف ). || توأم . (یادداشت مؤلف ) :
با دیوابوالمظفر کسبه به حق و داد
سیب دونیم کرده و گوز دوپهلوی
تو گنده مغز شعری و وی گنده مغز شرع
باوی به گنده مغزی همچون ترازوی .

سوزنی .




کلمات دیگر: