giddy, careless
سربه هوا
فارسی به انگلیسی
flighty, inadvertent, inattentive, slovenly, sloven
مترادف و متضاد
بازیگوش، بیتوجه، بیقید، بیبندوبار، لاابالی، بیدقت، بیمبالات، غافل، لاقید ≠ سربهزیر، دقیق، مراقب
فرهنگ عمید
۱. بازیگوش.
۲. آنکه در پی هواوهوس خود باشد.
کلمات دیگر: