کلمه جو
صفحه اصلی

میجنه

فرهنگ فارسی

کوتنگ گازر گزلک

لغت نامه دهخدا

( میجنة ) میجنة. [ ج َ ن َ ] ( ع اِ ) کوتنگ گازر. ج ، مواجن. ( منتهی الارب ، ماده وج ن ). کدنگ. ج ، مواجن. ( ناظم الاطباء ). تخته گازر. || گزلک. ج ، میاجن. ( دهار ) ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به کدنگ و میجمة شود.

میجنة. [ ج َ ن َ ] (ع اِ) کوتنگ گازر. ج ، مواجن . (منتهی الارب ، ماده ٔ وج ن ). کدنگ . ج ، مواجن . (ناظم الاطباء). تخته ٔ گازر. || گزلک . ج ، میاجن . (دهار) (یادداشت مؤلف ). و رجوع به کدنگ و میجمة شود.



کلمات دیگر: