to dally, to play, tp fool
ور رفتن
فارسی به انگلیسی
dabble, fiddle, fool, fumble, mess, putter, tamper, tinker, toy
فارسی به عربی
مجذاف ، اِحْتکاکٌ
فرهنگ معین
(وَ. رَ تَ) (مص ل .) بازی بازی کردن ، با چیزی خود را مشغول کردن .
کلمات دیگر:
to dally, to play, tp fool
dabble, fiddle, fool, fumble, mess, putter, tamper, tinker, toy
مجذاف ، اِحْتکاکٌ
(وَ. رَ تَ) (مص ل .) بازی بازی کردن ، با چیزی خود را مشغول کردن .