based on private motives or personal interest, tendentious, partial, spiteful
غرض آمیز
فارسی به انگلیسی
لغت نامه دهخدا
غرض آمیز. [ غ َ رَ ] (ن مف مرکب ) آمیخته به غرض . آنچه همراه با غرض و سودجویی ودشمنی باشد. غرض آلود : و سخن هیچکس که غرض آمیز بودی قبول نکردی . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 72).
هر نفسی کآن غرض آمیز شد
دوستیی دشمنی انگیز شد.
هر نفسی کآن غرض آمیز شد
دوستیی دشمنی انگیز شد.
نظامی .
فرهنگ عمید
آمیخته به غرض؛ غرضآلود: ◻︎ هر نفسی کآن غرضآمیز شد / دوستیای دشمنیانگیز شد (نظامی۱: ۸۶).
کلمات دیگر: