آن که انتظار داشته باشد
انتظاری
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
انتظاری. [ اِ ت ِ ] ( ص نسبی ) آنکه انتظار داشته باشد. ( آنندراج ) :
هر دل ز تو اشک ریز حسرت
چون گوشه چشم انتظاری.
هر دل ز تو اشک ریز حسرت
چون گوشه چشم انتظاری.
طالب آملی ( از آنندراج ).
|| ( حامص ) نگرانی و چشم داشتگی. ( ناظم الاطباء ).کلمات دیگر: