belch
آروق
فارسی به انگلیسی
لغت نامه دهخدا
آروق . (اِ) این کلمه را اوحدی به معنی آروغ آورده و با عیّوق قافیه کرده است و این تسامحی است شایسته ٔ بی قیدی و وارستگی این مرد :
با چنین خوردن و چنین آروق
کی بری رخت خویش بر عیّوق ؟
با چنین خوردن و چنین آروق
کی بری رخت خویش بر عیّوق ؟
اوحدی .
آروق . (اِخ ) نام محلی در 2700گزی دوراهه ٔ بناب ، میان قلعه جق و حسین آباد.
کلمات دیگر: