کلمه جو
صفحه اصلی

آستیم

فارسی به انگلیسی

inflammation


فرهنگ معین

( اِ.) = استیم . اشتیم . ستیم : 1 - چرک زخم ، جراحت . 2 - زخم و جراحتی که در اثر سرما چرک و ورم کند.


( اِ.) دهانة ظروف .


لغت نامه دهخدا

آستیم . (اِ) چرک . ریم . ستیم . هَو. سیم در جراحت . || آستین . || دهان ظروف و اوانی . (برهان ). || اَستر یا آستر. (فرهنگ محمد هندوشاه از شعوری ).


فرهنگ عمید

۱. ورم و آماسی که در زخم و جراحت پیدا شود.
۲. زخم و جراحتی که در اثر سرما چرک و ورم کند.



کلمات دیگر: