apparentness, clarity, obviousness, openness
آشکاری
فارسی به انگلیسی
لغت نامه دهخدا
آشکاری .[ ش ْ / ش ِ ] (حامص ) هویدائی . ظهور. پیدائی . پدیداری . فاشی . ذیعان . ذیوع . شیوع . وضوح . روشنی . صراحت . رکی . بی پردگی . بروز. بیان . بداهت . یقین . تبین . ابانت .
کلمات دیگر: