کلمه جو
صفحه اصلی

آمارگر

فارسی به انگلیسی

actuary, statistician


مترادف و متضاد

شمارشگر، محاسب، محصی


فرهنگ معین

(گَ) [ په . ] (ص .) آن که مأمور انجام دادن امور آمار است ، مأمور احصائیه .


لغت نامه دهخدا

آمارگر. [ گ َ ] (ص مرکب ) مأمور انجام کارهای آمار. مأمور احصائیّه . (فرهنگستان ).


فرهنگ عمید

کسی که مٲمور گردآوری، بررسی و تحلیل داده‌ها است.



کلمات دیگر: