adult, grown-up
بزرگسال
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
بالغ، رشید ≠ خردسال
پیر، جاافتاده، سالخورده، سالدیده، سالمند، کلانسال، مسن
فرهنگ عمید
کلانسال؛ سالخورد؛ سالمند.
کلمات دیگر:
adult, grown-up
بالغ، رشید ≠ خردسال
پیر، جاافتاده، سالخورده، سالدیده، سالمند، کلانسال، مسن
کلانسال؛ سالخورد؛ سالمند.